مصاحبه با رادیو نینا

شنوندگان عزیز رادیو نینا به برنامه امروز خوش آمدید. من هیمن خاکی همراه آذر مدرسی از رهبری حزب حکمتیست خط رسمی، حول کنگره نهم حزب حکمتیست، که در تاریخ ٢١ و ٢٢ آوریل ٢٠١٨ در شهر گوتنبرگ سوئد برگزار شد گفتگویی خواهیم داشت، با ما همراه باشید.

هیمن خاکی: کنگره مباحث و اسنادی را اساسا حول اوضاع سیاسی ایران پس از خیزش دی ماه، تغییر توازن قوا، دورنمای سرنگونی جمهوری اسلامی و امکانی که برای طبقه کارگر و کمونیست ها در جامعه فراهم شده و هم چنین حزب حکمتیست خط رسمی در به پیروزی رساندن مبارزات مردم در ایران، جنبش زنان، جنبش کارگری و نقش کمونیست ها در این عرصه ها بحث ها و تاکیدات زیادی را داشت. با این توضیح می خواهم سوال اول را این طور مطرح کنم که ارزیابی شما به عنوان رهبری حزب حکمتیست خط رسمی از کنگره نهم چیست؟

آذر مدرسی: کنگره نهم حزب مانند کنگره احزاب سیاسی، امکانی است برای این که نمایندگان تشکیلات های مختلف بتوانند بر سر مسائل و جدال های اصلی که در مقابل حزب شان قرار گرفته بحث کنند و با تصویب اسنادشان به درجه زیادی هم اولویتی، هم جهتی، هم تصویری و به دنبال آن یک پراتیک مشترک را برای متحقق کردن آن سیاست ها و جهت گیری ها بوجود بیاورند. در عین حال کنگره ها همیشه امکانی است برای نمایندگان تشکیلات ها و برای حزب که نگاهی بیاندازد به گذشته حزب، به پراتیک دوره گذشته حزب و به سیاست هایش. اگر خللی در پراتیک حزب بوده و یا اگر ناکارایی و یا سیاستهای غلطی در آن حزب اتخاذ شده، کنگره جایی است که اصلاح، نقد و تصیح اشتباهات گذشته را ممکن می کند. این کار دائمی همه کنگره هاست و از این زاویه اگر به کنگره نهم نگاه کنید، کنگره با تصویب اسنادش هم جهتی و هم اولویتی و به قول معروف تنظیم کردن ساعت ها با هم برای ورود به دور جدیدی از فعالیت در دوره پرتلاطمی که در پیش رو داریم را تضمین کرد. از این زاویه کنگره، کنگره موفقی بود کنگره ای بود که نمایندگان اکثر تشکیلات ها حضور داشتند، متاسفانه نمایندگان تشکیلات داخل ما به دلیل وجود خفقان و استبداد در ایران امکان حضور فیزیکی در کنگره را نداشتند ولی نظراتشان و اولویت هایشان از طریق پیام هایی که فرستاده بودند به اطلاع نمایندگان کنگره رسید و از این زوایه حضور سیاسی این رفقا در کنگره تامین بود و همانطور که گفتم کنگره با تصویب اسناد خود با بحث هایی که حول اسناد داشت با بحث هایی که حول دو سال گذشته از فعالیت حزب داشت با اتفاق نظر بالایی از کنگره بیرون آمد.

فکر می کنم این کنگره یک ویژگی دیگری داشت. اینکه مهر اتفاقات این دوره ایران را بر خودش داشت. کنگره نمی توانست مانند هر کنگره حزب سیاسی جدی که در متن آن جامعه فعالیت و کار می کند، اسنادش، فضای سیاسی اش مستقل از اتفاقات دی ماه باشد. درجه تعجیلش، درجه داغی بحث ها و درجه دخالت نمایندگان در بحث ها و حساسیت به این که چه باید کرد، چگونه باید پیش رفت و چگونه باید پیشروی و پیروزی را تضمین کرد، همه اینها بر فضای کنگره بر اسنادش تاثیر داشت. بعلاوه  نمایندگان کنگره در یک حال و هوا و فضای سیاسی دیگری وارد کنگره شدند و هم فکر می کنم وقتی که از کنگره خارج شدند با یک فضای بسیار بسیار رادیکال، با یک فضای بسیار رزمنده و با یک تصمیم مشترک برای پیروزی حزب و پیروزی جنبش مان بیرون رفتند. این ویژگی این کنگره بود و این کنگره را از یک کنگره روتینی که دستورات خودش را دارد و نمایندگان آنجا به گذشته و آینده حزب نگاه می کنند به درجه زیادی متفاوت کرده بود و همانطور که گفتم چه فضای بحث های سیاسی و چه دقت بر سر این که چگونه باید پیشروی کرد و چگونه باید این پیشروی و این پیروزی را تضمین کرد در تمام فضای کنگره میشد دید. از این زوایه فکر می کنم کنگره موفقی بود. فکر می کنم همه ما نمایندگانی که در آن کنگره بودیم با دست پر و با یک تصویر مشترکی از کنگره خارج شدیم. با یک اعلام فعالیت مشترک، اعلام تعجیل مشترک و با یک اعلام آمادگی مشترک که حزب را به وسط میدان سیاست میبریم و این حزب در جدال بر سر قدرت سیاسی در آینده نزدیک در ایران با تمام قدرتش شرکت می کند و برای کسب قدرت سیاسی یکی از مهره های جدی در جدال های آتی در ایران خواهد بود! این مهم ترین شاخص من در ارزیابی از این کنگره معین بود و فکر می کنم کنگره با این ارزیابی موفق بود و توانست وظیفه خودش را به عنوان کنگره یک حزب سیاسی در این شرایط ویژه متحقق بکند.

هیمن خاکی: شما در افتتاحیه کنگره وقتی که سخنرانی کردید بحثی را مطرح کردید و اشاره کردید که در این دوره اگر ما به عنوان حزب حکمتیست (خط رسمی) فقط در این موقعیت قرار بگیریم که حزب قوی باشیم در میان اپوزیسیون، در واقع در جدال های پیش رو بازنده خواهیم بود و فراخوان شما به کنگره این بود که، کنگره نقش، وظایف و جایگاه خودش و حزب را در دور آتی به رسمیت بشناسد و مشخصا این را بگوید که آیا آماده و حاضر است که وارد این جدال شود، آیا آماده است که رهبری این جنبش را به عهده بگیرد و آن را به پیروزی برساند. اگر از این زوایه نگاه کنیم شماه فکر می کنید حالا که کنگره تمام شده مباحث   روی سایت حزب موجود است و قاعدتا هم می شود به آن دسترسی داشت و مباحث را خواند و گوش داد، شما فکر می کنید که از این زاویه به آن نگاه کرد کنگره چقدر توانست موفق شود، کنگره چقدر توانست این بستر را فراهم کند که تشکیلات حزب یکدست در موقعیتی که شما به آن اشاره کردید و گفتید که اگر فقط به عنوان اپوزسیون قدرتمند باشیم نمی توانیم به پیش برویم، چقدر کنگره توانست این بستر را فراهم کند که ما وارد یک مرحله یا یک فاز یا یک دوره جدیدتری بشویم.

آذر مدرسی: اجازه بدهید قبل از این که در مورد خود کنگره یا اینکه چقدر در این راستا پیش رفت صحبت کنیم، در مورد درستی این حکم که کنگره به درستی تاکید کرد روی درستی این حکم که دوره، دوره متحولی است و صحنه سیاست، جدال طبقاتی، توازن قوا، موقعیت جامعه، موقعیت طبقه کارگر و جنبش هایی که برای سرنگونی جمهوری اسلامی به میدان آمدند، موقعیت احزاب بورژوایی و جمهوری اسلامی در رابطه با مردم همه تغییر کرده، مقداری صحبت کنیم. فکر می کنم این را همه اذعان دارند که بعد از دی ماه همه چیز در ایران متفاوت شد، توازن قوا عوض شده، امروز هیچکس نمی تواند در مورد هیچ مولفه ای در مورد هیچ مسئله ای در ایران، حرف بزند و فکر کند که فاکتورها، مولفه ها، بحث ها، جدال ها، کشمکش ها و توازن قوا و تصویر سیاست و فضای سیاسی در ایران همان است که قبل از دی ماه بوده. نمی توانند غولی که از شیشه بیرون آمده به این راحتی دوباره در شیشه کنند. در اعتراضات روزمره ای که طبقه کارگر دارد، در اعتراضات روزمره ای که زنان علیه حکومت آپارتاید جنسی در آن جامعه دارند، در اعتراضات روزمره مردم محروم در آن جامعه، همه دارند اعلام می کنند که این غول برنمی گردد.

در نتیجه جامعه عوض شده  و قاعدتا صورت مسئله احزاب سیاسی هم باید عوض شده باشد. من در کنگره هم گفتم همه از انقلابی ترین و رادیکال ترین نیروها تا ارتجاعی ترین نیروها و منجمله ارتجاع حاکم همه و همه خود را برای دوره آتی آماده می کنند. اتحادهای جدید به وجود میاد، انشقاقات جدید بوجود میاد، سیاست های قدیمی با بسته بندی های جدید از طرف بورژوازی به اصطلاح روی میز گذاشته میشود و یک حزب سیاسی جدی مارکسیست و کمونیست اگر بخواهد نقش جدی ایفا کند و جنبشی که چهل سال است برای آزادی و برابری در آن جامعه مبارزه می کند را پیروز کند، نمی تواند به این مولفه ها نگاه نکند.

انقلاب در کشورهای مختلف در هیچ جامعه اتفاقی نیست که هرروزه در آن اتفاق بیافتد، اتفاقی نیست که شما هر روزه شاهدش باشید. شما می توانید هرروزه شاهد اعتراض باشید برای آزادی علیه خفقان، شما می توانید هرروزه شاهد اعتراض باشید برای زندگی بهتر، برای رفا و برای بهبود معیشت، شما می توانید هرروزه شاهد اعتراض باشید علیه قوانین ارتجاعی در جوامع مختلف به خصوص در جوامع اسلام زده ای مثل ایران. شما می توانید هرروز شاهد اعتراضات وسیع باشید، اما اینکه مردم در این اعتراضات اعلام کنند که تا به زیر کشیدن حاکمیت دست از کار نمی کشند و ساکت نمی شوند، اگر توازن قوا طوری باشد که بالا نتواند به حاکمیتش ادامه بدهد و از سرکوب عاجز باشد و در مقابل جامعه ای که علیه اش به میدان آمده به قول معروف آچمز است و اگر اوضاعی باشد که جنبش های مختلف تلاش می کنند از جنبش طبقه کارگر گرفته تا جنبش دفاع از حق زن، جنبش علیه اعدام، جنبش سکولارها تا جنبش علیه حاکمیت مذهب و جنبش برای اسلام زدایی همه و همه دارند اعلام می کنند که ما باید با هم و در کنار هم و متحد با هم حاکمیت را به زیر بکشیم. اینها نشانه های یک دوره انقلابی است، نشانه های دوره ای است که جامعه برای تغییر بنیادی در زندگی خودش در تمام ابعاد زندگی خودش به میدان آمده و این دوره ها هر چند ده سال یک بار پیش میاید. فاصله انقلاب ٥٧ تا امروز که یکبار دیگر جنبش برای سرنگون کردن جمهوری اسلامی و اساسا از اعماق جامعه عروج کرده، نزدیک به ٤٠سال است.

این اتفاقات اگر احزاب سیاسی جدی در آن نقش ایفا نکنند و دیگر نه به عنوان اپوزیسیون قدرتمند، بلکه به عنوان حزبی که رهبری این جنبش را به دست می گیرد و می خواهد این جنبش را به پیروزی برساند و پیروزیش را آن طور که خودش فکر می کند و جنبش طبقه اش فکر می کند معنی نکند، به پیروزی نمیرسد. احزاب سیاسی جدی نمی توانند همیشه و همیشه صرفا یک حزب سیاسی قدرتمندی در اپوزیسیون باشند. دوره تبدیل شدن به پوزیسیون، دوره تبدیل شدن به نیروی در قدرت برای احزاب سیاسی هر چند ده سال یکبار اتفاق میافتد و الان این دوره ای است که این اتفاق دارد رخ می دهد. همه دوباره دارند کارت هایشان را می چینند. از جمهوری اسلامی از اینکه چگونه می تواند از طریق به قدرت رساندن یکی از نیروهای نظامی اش و تبدیل کردن قدرت به یک قدرت نظامی حاکمیت را حفظ کند، تا اصلاح طلب ها که تلاش می کنند به بحران هویتی و مشروعیتی خود جواب دهند، تا ما به عنوان یک حزب کمونیستی جدی، همه و همه داریم فکر می کنیم که چگونه می شود در این جدال پیروز بیرون آمد. این جدال دیگر فقط جدال بر سر معیشت نیست، فقط بر سر آزادی نیست بلکه بر سر کل بنیادهای نظامی است که در آن جامعه حاکم است. جنگ بر سر قدرتی است که در آن جامعه می تواند این نظام را تغییر بدهد. در یک چنین جدالی که یک سر آن طیف متنوعی از جریانات بورژوایی هستند با انواع آلترناتیوهای متفاوت، یک حزب کمونیستی جدی باید بتواند اولا علیه این آلترناتیوها نه فقط روشنگری کند بلکه خودش را به یک آلترناتیو قابل انتخاب به یک آلترناتیو قدرتمند به یک آلترناتیو در دسترس برای اکثریت محرومی که به میدان آمده اند و می خواهند جامعه را زیرورو کنند تبدیل شود. از این زاویه است که دیگر رضایت دادن به این که ما یک حزب قدرتمند هستیم یک حزب مطرح هستیم، یک حزبی هستیم که پایه اجتماعی مناسبی داریم، حزبی هستیم که سرها به طرف ما چرخیده کافی نیست. اینها برای دوره ای ممکن بود پیشروی باشد، امروز برای حزب ما برای جنبش ما و برای طبقه کارگر این دیگر کافی نیست.

طبقه کارگر امروز بیشتر از هر دوره ای به یک حزب قوی در صحنه سیاست، به حزب قوی که برای کسب قدرت سیاسی می جنگد احتیاج دارد. اگر حزب حکمتیست این نقش را ایفا نکند از پیروزی طبقه کارگر نمی شود حرفی زد. همه رفقای ما تمام سخنرانی ها و بحث ما در کنگره این بود که جنبش طبقه کارگر و جنبش مردم محروم و مردم آزادی خواه برای آزادی، برابری و رفاه خود به خود پیروز نمی شود یا احزابی پیروزش می کند و یا احزاب و  جنبش های طبقه مقابل شکستش می دهند. صورت مسئله امروز مقابل ما این است که آیا ما می توانیم و میرویم به دنبال این که به حزبی تبدیل شویم که این جنبش را به پیروزی میرساند؟ این سوالی بود در مقابل کنگره ما. از اولین لحظه ای که کنگره شروع شد و مباحث سیاسی اش را شروع کرد تا آخرین لحظه این سوال سایه خود را روی کنگره داشت و زمانیکه به اسناد کنگره نگاه می کنید اساسا و اساسا در جواب دادن به این نیاز است. به نظر من کنگره به این مسئله جواب مثبت داد و در این راستا پیش رفت و اسنادش را تصویب کرد.

آیا این تمام کار است؟ در کنگره ما هم گفتیم این تمام کار نیست، این تازه شروع کار است. تک تک نمایندگانی که در کنگره بودند با تاکیدات مشترکشان، با تصمیم مشترک شان کار بسیار بسیار سنگین تری را بعد از کنگره روی دوش دارند. چه آنهایی که به عنوان نماینده در کنگره بودند و چه رفقایی که شانس آمدن در کنگره را نداشتند و نتوانستند به خاطر استبداد حاکم در ایران در کنگره شرکت کنند، باید وظایف به شدت سنگینی را بعد از کنگره روی دوش خود احساس کنند و باید بدانند که پیشبرد جهتی که کنگره داشت، پیشبرد مصوباتی که کنگره داشت و پیشبرد تعهدی که کنگره داد این بار دیگر بر دوش تمام فعالین و کادرهای حزب، بر دوش رهبری آتی حزب است.

کنگره استارت این دوره جدید را زد و به نظر من استارتش را با جواب مثبت به سوالی که در مقابل حزب قرار داده زد و اعلام کرد که به پیشروی های گام به گام نباید رضایت داد و به اپوزیسیون قدرتمند بودن دیگر نباید رضایت داد بلکه باید به عنوان حزب سیاسی جدی در صحنه جدال بر سر قدرت سیاسی، به یک حزب قابل انتخاب و یک آلترنانیو قابل انتخاب از طرف طبقه کارگر و مردم محروم در آن جامعه تبدیل شد. کنگره به مسئله جواب مثبت داد و پیشبرد جواب مثبت کنگره و تصمیم کنگره و سیاست هایی که تصویب کرد به عهده نمایندگان و بخش عظیم تری از رفقایی که چه در ایران و چه در کشورهای مختلف خارج از ایران مشغول فعالیت هستند و در حزب حکمتیست (خط رسمی) فعالیت می کنند.

هیمن خاکی: هم چنان که شما در صحبت هایتان اشاره کردید، کنگره اسناد و مباحث و نکات متفاوتی را حول خیزش دی ماه و معادلات بعد از اتفاقاتی که در آن جامعه اتفاق افتاد مطرح کرد و متعاقبا وظایف زیادی را جلوی حزب گذاشت چه جلو روی رهبری و چه کادر و اعضای حزب چه در داخل کشور و چه در خارج کشور وظایف زیادی را جلو رو گذاشت. به نظر شما تصویری که کنگره با اسنادش و مشخصا با پراتیک مشخص خودش به عنوان یک کنگره ارائه داد، شما فکر می کنید با این تصویر حزب حکمتیست در دور آتی می تواند چه نقش و جایگاهی را ایفا کند و چقدر قدرت و توان این را دارد که پیشروی کند؟

آذر مدرسی: قطعا ما به دلایل متعددی شانس بالایی داریم. اول شرایط مادی که قبلا به آن پرداختیم مانند، به میدان آمدن طبقه کارگر و تصمیم جدی اش در ادامه این اعتراض تا به دست آوردن آزادی، برابری و رفاه کامل در آن جامعه، توازن قوایی که تغییر کرده و ... نشان میدهد که شرایط مادی برای ایفای نقش جنبش ما، طبقه ما و حزب ما به شدت مهیاست. همان طور که گفتم این شرایط هر چند ده سال یکبار ممکن است پیش بیاید و یک حزب جدی قاعدتا باید با تشخیص آن شرایط، روی تمام پیشروی هایی که داشته سرمایه گذاری کند و بتواند نقش خود را ایفا کند. در نتیجه شرایط مادی برای ایفای نقش حزب ما و طبقه ما به شدت آماده ست و این نقطه قدرتی است که شور و شوق و فضای سیاسی را در احزاب سیاسی جدی منجمله حزب ما را تغییر داده است. در نتیجه اوضاع به نفع ما، طبقه کارگر، جنبش ما است.

یک نکته دیگر اعتباری است که حزب حکمتیست دارد، حزب حکمتیست در چند سال گذشته نشان داده در برابر هر آلترناتیو ارتجاعی و بورژوایی که برای جامعه ایران طرح ریزی می کنند میتوانم به جرات بگویم تنها حزبی است که بدون ذره ای آوانس دادن به هیچ جنبش سیاسی از جنبش ناسیونالیسم کرد گرفته تا جنبش های قومی، ملی و مذهبی تا منجمله جمهوری اسلامی و ارتجاع جهانی و ارتجاع منطقه ای ایستاده و از این زاویه در میان کمونیستها در ایران، چه در طبقه کارگر و چه در بخش های دیگر جامعه، حزبی با اعتبار است و خود این اعتبار و اوتوریته امکانی است برای اینکه حزب روی  آن سرمایه گذاری کند. امکانی است برای آن که با قدرت بیشتری در صحنه سیاست دخالت کند و بتواند اوضاع را به نفع آزادیخواهی و برابری طلبی در آن جامعه تغییر دهد. این دومین نکته ای است که شاید بتوان به آن نگاه کرد و این را در کنار پیشروی های حزب در گسترش سازمان و موقعیت اجتماعی خود در ایران قرار دهید و آن موقع می توانید یک تصویر واقعی از موقعیت سیاسی، اجتماعی  این حزب بدست بیاورید.

تصمیم کنگره، تصویب اسناد با اکثریت بسیار بالا، به نظر من هم تصویری نمایندگان کنگره را نشان داد و نشان داد که از این نظر هم شرایط آماده است و نمایندگان حزب در بالاترین مرجع خود اعلام کردند که برای پیشبرد این سیاست و برای ایفای این نقش در این سطح آماده هستند و دست به کار خواهند شد. علاوه بر این پیام های رفقای ما از ایران، که امیدوارم به زودی بتوانیم در دسترس همه قرار دهیم، نشان داد که چقدر نبض همه ما در این که سوال امروز روی میز حزب چیست و چگونه باید به این سوال جواب داد، با هم میزند و ما علیرغم فاصله جغرافیایی چقدر به هم نزدیک و چقدر هم جهت هستیم. تاکیداتی که این رفقا روی همین اوضاع  در تغییر اوضاع و تغییر انتظار و انتظار از حزب حکمتیست برای ایفای نقش در سطح دیگری دارد، باز آمادگی حزب را نشان می دهد. مجموعه این ها از به میدان آمدن طبقه کارگر در آن جامعه و از تشخیص حزب حکمتیست از اعتبارش، موقعیت اجتماعیش همه و همه شرایط مناسبی را برای حزب ما، برای طبقه ما و برای پیشروی و پیروزی فراهم می کند.

اما ما همیشه گفته ایم پیروزی مسلم نیست مگر شما نیروی انسانی را برای متحقق کردن آن سیاست به میدان بیاورید و این آن کار اصلی است که روی میز رهبری حزب، روی میز تمام کادرها و فعالین حزب، مستقل از این که در کدام جغرافیا زندگی و فعالیت میکنند، رفته و باید آنرا متحقق کرد. در نتیجه اگر حزب در این راستا موفق نشود، نه از سر قدرت جنبش های دیگر نه از سر توانایی جنبش های دیگر بلکه از سر کمبودهایی که ما احتمالا خواهیم داشت. پیروزی مسلم نیست ولی شرایط اجتماعی به شدت برای ما آماده است  حزب در کنگره اشتها، تعجیل و تصمیم خود را برای این ایفای نقش نشان داد.

رفقای ما در داخل، تعجیل و ضرورت ایفای نقش در این سطح را قبل از کنگره به ما اعلام کرده بودند و با پراتیک خود آمادگی شان را برای این امر نشان میدادند. کنگره این آمادگی و هم جهتی حزب و یکی بودن اولویت کل حزب را نشان داد. آمادگی، تعجیل و اشتهای وارد شدن به این جدال تعیین کننده و سرنوشت ساز! بقیه دست حزب ما، دست پیشروان طبقه کارگر، دست کمونیست های طبقه کارگر، رهبران کمونیستی جنبش های مختلف، دست همه را می بوسد که این شرایط مناسب چه از نظر اجتماعی و چه از نظر سیاسی را تا چه حد به یک واقعیت و به یک قدرت جدی برابی تعیین تکلیف نهایی با بورژوازی حاکم در ایران تبدیل کنیم.

در نتیجه شانس به شدت بالا است ولی متحقق کردن این شانس همه و همه در دست کمونیست هایی است که چه در صفوف این حزب و چه در خارج این حزب فکر می کنند باید این جهت را پیش برد و باید در این راستا پیش رفت، شرایط آماده است و بقیه اش دیگر دست ما را می بوسد.

 

۷ اردیبهشت ۱۳۹۷ (۲۶ آوریل ۲۰۱۸)

منتشر شده در نشریه کمونیست ماهانه، دور دوم، شماره ۲۲۸