سناریوی ریاکارانه دفاع از بشریت، جدال تمدن و توحش، جدال دمکراسی و دیکتاتوری بخش اصلی تبلیغات جنگی امریکا پس از پایان جنگ سرد و طلوع نظم نوین جهانی است. دیروز در مورد عراق، به بهانه اشغال کویت و پس از آن مقابله با سلاحهای کشتار جمعی ریاکارانه پرچم دورغین دفاع از تمدن را بدست گرفتند و هزاران تن بمب بر سر مردم بیگناه عراق ریختند و دست به کشتار دسته جمعی و هرروزه مردم زدند. عمق جنایت و توحشی که در عراق براه افتاده حتی امکان سانسور را از ژورنالیسم نوکرمنش غرب گرفته است.

امروز ظاهرا قرار است همین دولتهایی که در ویتنام و فلسطین و یوگوسلاوی جنایت آفریدند، کسانیکه برای اولین بار بمب اتمی را علیه بشریت بکار بردند به نام دفاع از بشریت و به بهانه مقابله با سلاح اتمی و دفاع از امنیت جهان بیشترین نا امنی را به مردم در ایران و منطقه تحمیل کنند. قاتلین مردم بیگناه در ویتنام و عراق و فلسطین، سازندگان اولیه سلاح اتمی و به کار گیرندگان آن قرار است با پرچم دورغین تقابل با دیکتاتوری و سرنگون کردن رژیم ارتجاعی ترین باندها و دارودسته های فاشیست قومی و مذهبی را به جان مردم بیگناه ابیندازند و جهنمی صد برابر وحشتناک تر از عراق را در ایران بوجود بیاورند. اگر قرار است علیه سلاح های اتمی اقدامی انجام شود، اگر قرار است خلع سلاح اتمی انجام شود امریکا و دول غربی اولین کشورهایی هستند که باید خلع سلاح شوند. تا زمانیکه اینها به نام دفاع از مردم و بعنوان ژاندارمهای بین المللی سلاح اتمی شان را به کار میبرند از امنیت مردم و حقوق انسانی آنها خبری نخواهد بود. اولین قدم در دفاع از امنیت مردم در سراسر دنیا و مصون نگه داشتن جان و مال و زندگی مردم خلع سلام امریکا و متحدینش است.

آنوقت نوبت اسرائیل و پاکستان و ایران هم میرسد. میگویند میخواهد رژیم را سرنگون کنند اما در این راه فقط رژیم نیست که ضربه میخورد و یا سرنگون میشود. هر صدای آزادیخواهی و حق طلبی با این تعرض و حمله و قلدری همزمان سرکوب میشود. این فقط حمله به رژیم و دولت ایران نیست این تعرض به جنبش آزادیخواهانه و عدالتجویانه مردمی است که بری سرنگون کردن رژیم سالها است به میدان آمده اند. اولین قربانیان چنین حمله ای جنبش کارگری، جنبش دفاع از حقوق زنان و کودکان، جنبش برای رهایی انسان در آن جامعه است. چه کسی است که نداند کوچکترین تعرض، نه فقط تعرض نظامی، هر نوع تهدید به حمله، جنبش مردم را برای سرنگونی رژیم اسلامی به عقب میراند و دست رژیم را برای ایجاد فضائی نظامی و خفقان آور به بهانه حمله خطر دشمن باز میکند ؟ چه کسی است نداند که محاصره اقتصادی یا فشار سیاسی بر ایران به عمر سیاه این رژیم می افزاید؟ اما ظاهرا برای بخشی از اپوزیسیون با حمله امریکا به ایران دریچه و امکانی برای سهم بردن از قدرت و ایفای نقش ارتجاعیشان عملا باز میشود. به همین دلیل ساده اینها به بخشی از دستگاه تبلیغی عزب و امریکا شده و در دفاع از حقوق بین المللی (حقوق بین المللی هیات های حاکمه ارتجاعی غرب نه حقوق بین المللی بشریت متمدن) از حمله امریکا به ایران حمایت میکنند. سناریوی دورغین را تکرار میکنند و مژده سرنگون شدن رژیم را به مردم میدهد. سرنگونی که با خود فاشیسم و قوم پرستی را دامن میزنند. امروز دیگر پتانسیل ارتجاعی گروهها و داوردسته های قومی و فاشیستی که برای سهم گرفتن حاضر به هر جنایتی هستند بر کسی پوشیده نیست.

جمهوری اسلامی باید برود، باید وجود این رژیم سیاه را از صحنه زندگی مردم در ایران پاک کرد. مردم برای پایان دادن به عمر این رژیم قدمهای بزرگی را بداشته اند، جنبش مردم برای سرنگونی خود را با هیچ هویت ملی و قومی تداعی نکرده. 16 آذر ها، 8 مارس ها، فستیوال های آدمکهای برفی، تحرکات کارگری، تقابل آشکار و علنی مردم با قوانین اسلامی و حاکمیت مذهب بر زندگیشان نشاندهنده پتاسیل و جهت به شدت انسانی و رادیکال و عدالتخواهانه و سوسیالیستی این جنبش است. به این جنبش نمیتوانند رنگ قومی و مذهبی و ملی زد. اما میتوانند با اتکا به باندهای گانگستری چنان فضای فاشیستی بوجود بیاورند که این جنبش امکان ابراز وجود پیدا نکند، میتوانند چنان شیرازه جامعه را از هم بپاشند که دیگرامکان حرف زدن و دفاع از حق زن، کارگر، آزادی بیان و تشکل و عقیده و رهایی را به کسی ندهند.

مردم باید قدرت مقابله با تحرک و تعرض امریکا و هر نوع دارودسته ای که جرات تعرض به جان و زندگی و امنیت و آسایش مردم را دارند را داشته باشد. این مردم باید مسلح و متشکل شوند و بتوانند کنترل زندگی خود را در محل زندگی و کارشان داشته باشند. فقط مردم امیدوار به قدرت خودشان، مردمی که قدرت مقابله با ارتجاع را داشته باشند میتوانند تضمین کنند که ایران جولانگاه هیچ کدام از باندهای سیاه نخواهد شد و نه باند بوش و متحدینش و نه چلبی های ایرانی!

۳ آوریل ۲۰۰۶