هفته گذشته کنار اخبار مربوط به ایران دو خبر جلب توجه میکرد.
اعلام تحصن سراسری معلمان که باحمایت سازمانهای کارگری، دانشجویی و بازنشستگان و با استقبال وسیعی در مراکز آموزشی در سرتاسر ایران، روبرو شده است و دیگری درگیری نظامی میان سپاه و نیروهای حزب دمکرات کردستان ایران در پاوه!
وقایعی که که حضور دو گرایش، دو نیرو را در سیر سرنگونی جمهوری اسلامی نشان میدهد. نیروهایی که ظاهرا نقطه اشتراکشان ضدیت با جمهوری اسلامی است. یکی نیرو و جنبش طبقه کارگر و محرومین برای آزادی، رفاه و امنیت، برای خلاصی از فقر و استبداد و حاکمیت مشتی بورژوا ی انگل، فاسد و مفتخور است و دیگری جنبش نیروهای راست و ارتجاعی برای تبدیل سرنگونی جمهوری اسلامی به سکوی رسیدن به آمال ارتجاعی شان، از احیا سلطنت تا قومی و بیشتر مذهبی کردن ایران!
دو جنبش با دو هویت نه فقط متمایز که در تقابل با هم! دو جنبشی که از همین امروزو شاید در همین هفته، تقابل شان با هم را نه فقط در خواستهای امروزشان، که در نوع مبارزه ای که پیش میبرند، در پایگاه قدرت شان، در نوع ضدیتشان با جمهوری اسلامی و مهمتر از همه در آینده ای که میخواهند بسازند، نشان میدهند.
جنبش طبقه کارگر و محرومین برای به زیر کشیدن جمهوری اسلامی به قدرت خود و از طریق انقلابی برای در هم شکستن کلیت ماشین سرکوب جمهوری اسلامی، جنبشی که پرچم اش رفاه، سعادت، آزادی، عدالت اجتماعی، حق کودک، برابری زن، برابری همه شهروندان مستقل از تعلقشان به مذهب و قومیت و ملیت، کوتاه کردن دست مذهبی از زندگی مردم و نه به اعدام است. جنبشی وسیع و توده ای که امروز متحد تر از همیشه، متشکل تر از همیشه، خوش بین تر از همیشه بازیگردان اصلی صحنه سیاست در ایران است. جنبشی که خطر و سایه "هراس آور" آن نه فقط بر سر خامنه ای و روحانی و.... که بر کل نیروهای بورژوایی و راست خارج از حاکمیت از رضا پهلوی تا مریم رجوی و هجری و مهتدی و ..... سنگینی میکند.
جنبش دیگر، جنبش دست راستی که هویت خود را نه از خیزش دیماه که اتفاقا علیه و در ضدیت با آن تعریف میکند. جنبشی که قدرت خود را از دست راستی ترین محافل ارتجاع بین المللی و منطقه ای، شیوخ عربستان و ترامپ، میگیرد. جنبشی برای"تمامیت راضی"، "احیا سلطنت" یا "ایران قومی و مذهبی" تحت عنوان شیک "ایران فدراتیو" ای که در آن استانهای موجود باید قومی و مذهبی باز تعریف، مرز و دیوار گذاری شوند! جنبشی که یک سر آن سناریوی دست بدست کردن قدرت از بالا، بدون دخالت مردم، با پرچم "ایران را پس میگیرم" را دارد و دیگری سناریوی "حق ملت من"، فدرالیسم قومی! هر دو اما آماده خون پاشیدن به مبارزه مردم برای خلاصی از حاکمیت سیاه جمهوری اسلامی اند. جنبشی که وجودش و حضورش را نه در اعتصاب رانندگان کامیون، اعتصاب معلمان، اعتصاب کارگران فولاد و هفت تپه، اعتراض بازنشستگان و مالباختگان، جنبش حق زن و ..... که در دالانهای مجلس سنای امریکا و بارگاه شاه عربستان و در"میلیتانت ترین" شکل آن در تحرکات نظامی در مرزها میتوان دید. نیروهایی که از امروز نقش ارتجاعی "ارتش آزاد سوریه" را ایفا میکنند.
در این یک هفته اعتصاب سراسری کامیونداران و رانندگان کامیون، تحصن سراسری معلمان در تهران، شیراز، بلوچستان، کردستان، خوزستان، آذربایجان و .... تقابل نظامی نیروهای قومی و سپاه را حاشیه ای کرد. این آن نقطه شعف انگیز و امید بخشی است که مهر خود را بر وقایع هفته گذشته در ایران زد. اگر حضور وسیع و توده ای طبقه کارگر، معلمان و همه محرومین در اعتراض علیه جمهوری امروز میتواند تقابل نیروهای ارتجاعی، جمهوری اسلامی و نیروهای قومی و راست، را حاشیه ای کند، حضور قدرتمند مردم محروم و طبقه کارگر و حزب کمونیستی آن در سرنگونی جمهوری اسلامی میتواند نه فقط مانع سناریوی سوریه ای کردن ایران از طرف نیروهای قومی و مذهبی، از اوباش سپاه و حزب اللهی تا حزب دمکرات کردستان، باند زحمتکشان و جندالله و الاهواز و ...، باشد که تضمین کند سرنگونی جمهوری اسلامی به مطمئن ترين، کم هزینه ترین و غیرخشونت آمیزترین راه توسط جنبش محرومان، جنبش آزادی و برابری زن و مرد، جنبش ضداستثمار و بهره کشی طبقه کارگر، ممکن شود.
طبقه کارگر و جنبش محرومان برای به زیر کشیدن جمهوری اسلامی و دستیابی به آینده ای مرفه، آزاد، امن، سعادتمند، برای تبدیل سرنگونی جمهوری اسلامی به انقلابی که نوید آزادی، برابری، عدالت اجتماعی را میدهد از امروز در تقابل با این نیروها قرار دارند.
بدون از صحنه خارج کردن نیروهای قومی و دست راستی، شانس پیروزی ما بر جمهوری اسلامی، پیروزی طبقه کارگر و محرومین جامعه، ممکن نیست. اینرا امروز ما کمونیستها، طبقه کارگر و مردم آزادیخواه با اعتصاب و تحصن و .... و فردا با خلع سلاح نیروهای قومی توسط شوراهای مردمی ممکن میکنیم.
حزب حکمتیست(خط رسمی) حزب متحد کننده و رهبری کننده این جنبش است. از آن قدرت میگیرد و آنرا برای پیروزی متحد و آماده میکند.
۱۵ اکتبر ۲۰۱۸
منتشر شده در نشریه حکمتیست شماره ۲۲۹