برای اولین بار پس از چهل سال به بهانه "بزرگداشت" قدرتگیری ارتجاع اسلامی و"بزرگداشت" به خون کشاندن انقلاب آزادیخواهانه مردم ایران، امروز سران همان حکومت از امکانات و زمینه های سقوط شان صحبت میکنند. بررسی آن را در دستور حاکمیت شان قرار داده اند تا با بررسی دلایل و زمینه های انقلاب، و مهمتر درسگیری از "اشتباهات" رژیم سلطنت و ..... بتوانند راه فراری از تکرار تاریخ بیابند.
رویاهای ادامه حیات و تبریکات و تملق گفتن های سالهای گذشته، جای خود را به کابوس و هشدارهای متقابل در مورد خطر نابودی داده است. فریادهای کریه شادی جای خود را به زوزه های عاجزانه و مستاصل داده است. بعد از چهل سال تلاش در تحمیل خفقان و فقر، امروز سران ضد انقلاب اسلامی مانند حاکمیت ماقبل خود "صدای انقلاب مردم" را شنیدند و همزمان با اعلام آمادگی در سرکوب خونین آن، ضرورت "گشایش سیاسی" و "فضای باز سیاسی" را بهم هم گوشزد میکنند.
متفکرین و تئوریسینهایشان هشدار میدهند که تجربه انقلاب ۵۷ و بهار عربی نشان داد صرف سرکوب جوابگو نیست. میگویند این تجربیات نشان داد اگر در کنار سرکوب افق بهبود و تغییر در چارچوب حاکمیت را باز نکنید، انقلاب تنها راه خواهد بود. هشدار میدهند "انقلاب را بعنوان تنها آلترناتیو تغییر و بهبود در دستور جامعه نگذارید." احساس خطر انقلابی دیگر، درسگیری است که امروز بورژوازی از انقلاب ۵۷، گرفته است. هم نمایندگان امروز این طبقه در قدرت، در هیئت جمهوری اسلامی، و هم نمایندگان دیروز آن که توسط انقلاب قبلی از قدرت به زیر کشیده شد، مشغول بررسی درسها و خطرات پیش پای طبقه شان، در قدرت و یا در اپوزیسیون، هستند.
اصلاح طلبان به سیاق سابق در قامت اپوزیسیون ظاهر شده و کفش و کلاه کرده اند تا بار ديگر کشتی به گل نشسته جمهوری اسلامی را نجات دهند. چنان در"نقد" گذشته مصراند و "بی محابا" می تازند، که گویی جمهوری اسلامی یعنی فقط اصولگرایان! گویی تنها این اصولگرایان بودند که انقلاب را سرکوب کردند و به خون کشیدند و گویی این چهل سال اصلاح طلبان نه بخشی از حاکمیت و ماشین سرکوب و کشتار و تحمیل خفقان و فقر که "دمکراسی خواهان" و"عدالت طلبان" در اپوزیسیون بوده اند. عرض اندام اصلاح طلبان بعنوان اپوزیسیون همیشه نشان از وخامت اوضاع رژیم داشته است.
این صف امروز هم با پرچم "نقد گذشته و اشتباهات" به میدان آمده است و خواهان نقد همه ابعاد و سیاستهای اقتصادی، داخلی، خارجی، امنیتی رژیم است تا به گفته خودشان "معلوم شود واقعا چند گام جلوتر رفتهایم، درجا ایستادهایم یا عقبگرد کردهایم؟". توصیه میکنند "کارشناسان ملی دلسوز انقلاب انقلاب را به منظور نجاتش مورد واکاوی قرار دهند" و "آسیب شناسی" کنند. یادشان آمده است که خواستهای انقلاب "عدالت اجتماعی و آزادیهای سیاسی و رفع تبعیضها" بود نه "استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی" !!! کسانیکه چهل سال گذشته تماما مشغول سرکوب و تحمیل فقر و خفقان و تبعیض و اسلامی کردن جامعه به زور چماق بودند، یکباره عدالتخواه شده اند. این ادعاها یعنی اینکه حتی پاره تن خودشان، اصلاح طلبان، هم حاضر نیستند با جهنمی که به نام زندگی به هشتاد میلیون تحمیل کرده اند، جهنمی که خودشان یک بال و یک رکن مهم سازمان دادن آن بوده اند، امروز تداعی شوند! وضع حاکمیت شان تا این درجه مهلک است.
کمرنگ شدن بیرقهای اسلامی و تغییر فریادهای پیروزی به خون کشیدن انقلاب به درسگیری از آن، پناه بردن دوباره به مستضعف پناهی، آزادی سیاسی، رفع تبعیض، عدالت جتماعی، سنگ دفاع از آزادی تشکل های مستقل کارگری و حق اعتراض کارگر، انتقاد از به شلاق کشیدن کارگر معترض و ..... را همه و همه خیزش دیماه مردم محروم و استثمار شدگان بر فرق سر هر دو جناح شان کوبید و به حاکمیت تحمیل کرده است. این "تغییر ریل" ارتعاش زمین لرزه دیماه است.
زمین لرزه ای که نشان داد که هرچند جمهوری اسلامی توانست انقلاب ۵۷ را به خون بکشد، اما هرگز در سرکوب و تحمیل استیصال، در اشتهای دست بردن به تغییرات بنیادی، و در تلاش میلیونها کارگر و انسان محروم در این جامعه برای متحقق کردن آرمانهای آزادیخوهانه و برابری طلبانه خود، موفق نشده است.
خیزش اخیر نشان داد که هرچند انقلاب ۵۷ سرکوب شد اما قدرت عظیم انقلابی که در انقلاب ۵۷ سرکوب، قتل عام و عقب رانده شد، بلند پروازی ها و آرمانهایش را نه تنها دفن نکرده است، که محکم تر، مجرب تر و میلیونی تر آنها را در شیپور انقلاب بعدی می دمد.
زمین لرزه دیماه نشان داد اوضاع تغییر کرده است. نشان داد که ضد انقلاب اسلامى قادر به حکومت کردن به شيوه هاى تاکنونى اش نيست. در سالگرد به خون کشیدن انقلاب شبح انقلابی دیگر، انقلابی برای برپایی چامعه ای آزاد، برابر و انسانی بر سر حاکمیت و در جامعه در گشت و گذار است.
علم به این واقعیت شورانگیز، تماشای این "تغییر ریل"ها و بازنگری های بخش های اصلی در حاکمیت را صد برابر شیرین تر میکند.
۱۷ بهمن ۱۳۹۶(۵ فوریه ۲۰۱۸)
منتشر شده در نشریه کمونیست ماهانه، دور دوم، شماره ۲۲۵