در ششمین سالگرد انقلاب مصر حسنی مبارک آزاد شد. آزادی مبارک از طرف دولتی که ادامه حاکمیت سی ساله وی است، شاید آخرین میخ بر تابوت انقلابی بود که در نیمه راه متوقف و سپس سرکوب و به خون کشیده شد.
روزهایی که حسنی مبارک، پدر ضد انقلاب حاکم، در زندان در انتظار اجرای بالماسکه دادگاه و رفع اتهام و .. بود، دولت سیسی به نام مبارزه با ترور، به نام دفاع از امنیت ملی صدها دانشجو، فعال کارگری، روزنامه نگار را یا دستگیر کرد و یا مفقود الاثر و یا زیر شکنجه به قتل رساند! تحت حاکمیت سیسی حق تشکل و اعتصاب کارگران ممنوع اعلام شد، صدها نفر به اعدام محکوم شدند و هزاران نفر به بهانه و اتهامات آشنای جاسوسی و خیانت و ... در زندانها شکنجه و به قتل رسیدند.
شش سال پس از روزهای شورانگیزی که مردم مصر رفتن و به زیر کشیدن مبارک را جشن گرفتند، روزهایی که رفتن مبارک اولین بارقه پیروزی انقلاب در مصر بود، حسنی مبارک در یک دادگاه نمایشی از اتهام دست داشتن در کشتار مردم مصر در روزهای انقلاب تبرئه و آزاد شد. و مردمی که علیرغم سرکوب عریان و وحشیانه انقلابشان توسط اوباش و چماقداران حکومتی، علیرغم تلاشهای دولت حسنی مبارک و مشاورین سیاسی- نظامی غربی وی در دست بدست کردن قدرت از بالا و بدون دخالت مردم، وی را وادار به استعفا کردند، امروز در پدیده آزادی مبارک، اسارت خود را نظاره میکنند.
مردمی که بلوک ارتجاع غرب و ضد انقلاب حاکم در مصر و همه تلاشهای کمپ ارتجاع برای کشیدن سوت پایان انقلاب و به خانه فرستادن مردم را عقب زدند و پیشروی کردند، طبقه کارگری که به امید پیروزی انقلاب و آینده ای بهتر، آینده ای آزاد و برابر به وسط صحنه انقلاب آمدند، امروز تحت حاکمیتی سیاه تر از مبارک، با تلخی و نفرت شاهد آزاد شدن او هستند.
شش سال پیش مردم انقلابی مصر نه فقط میدان تحریر که دنیا را به تسخیر خود در آوردند. انقلاب مصر سوت بهار عربی، سوت انقلاب در دنیای عرب، سوت زیر و رو کردن دنیای دیکتاتورها در دنیای عرب را به صدا در آورد. شش سال پیش مردم تونس و مصر قدرقدرتی بورژوازی و بالانس قدرت به نفع ارتجاع در خاورمیانه و جهان را از پائین به جدال طلبیدند. انقلاب مصر انقلابی برای رهائی از حکومتی فاسد و نوکر و دیکتاتور، انقلابی برای آزادی و رفاه و سعادت بود. انقلابی که آزادی از حکومتی فاسد و نوکر را در دنیای عرب نوید میداد، انقلابی که لرزه بر اندام نه فقط ارتجاع در دنیای عرب که بر اندام ضد انقلاب جهانی انداخت. هراس از قدرت مردم انقلابی در به زیر کشیدن دیکتاتورهای متحد غرب، دول غربی و در راس آن امریکا را به تکاپوی به شکست کشاندن نه فقط انقلاب مصر که به تباهی کشیدن بهار عربی انداخت.
انقلاب مصر و تونس، زمین لرزه سیاسی، که ابعاد تاثیر آن هم عرض ابعاد و دامنه تاثیرات فروپاشی برلین و بلوک شرق، ارزیابی میشد. انقلاب تونس و سپس مصر و گسترش آن به کشورهای دیگرعربی نه فقط سیمای دنیای عرب و نقش غرب و امریکا در جهان و خاورمیانه را تغییر داد که اساسا رابطه مردم با ارتجاع حاکم در خاورمیانه و دنیای عرب را زیر و رو کرد.
انقلابی که با پرچم آزادیهای بی قید و شرط سیاسی، آزادی احزاب، آزادی بیان، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی تشکلهای کارگری، آزادی اعتصاب، برابری کامل زن و مرد، رفاه، حق دخالت مستقیم و دائمی توده مردم در حیات سیاسی جامعه، محاکمه سران دولت و ارتش، مبارک را به زیر کشید، با کودتای ارتش توسط ارتجاعی ترین و ضد انقلابی ترین بخش بورژوازی بزرگ به شکست کشیده شد.
به سادگی می شد تصور کرد که ضد انقلاب زخم خورده، در قامت رهبر انقلاب و پیروزی آن، از انقلاب و مردم انقلابی انتقام میگیرد. معلوم بود تلاش میکند با متوحش ترین شیوه ها، با باز کردن قلاده سگهای دستگاه سرکوب خود و اندختن آنها به جان مردم چنان درسی به مردم انقلابی مصر بدهد که یکبار دیگر فکر و آرزوی رهایی و آزادی را به مخیله شان خطور نکند.
ضد انقلاب زخم خورده همیشه متوحش تر، جنایتکار تر و مستبد تر نه فقظ برای سرکوب انقلاب که برای خشکاندن هر امیدی به انقلابی دیگر دست به سرکوب و کشتار میزند. اینرا کمون پاریس، انقلاب ایران و انقلاب مصر نشان دادند.
انقلاب مصر سرکوب شد. ارتجاع به زیر کشیده شده تجدید آرایش کرد و رهبران خود را از تبرئه و از زندان آزاد کرد اما امید و تلاش برای یک زندگی سعادتمند و برابر را نمیتوان به این آسانی از مردم مصر، طبقه کارگر، زنان و جوانانی که برای برابری و آزادی و رفاه طی ۱۸ روز مبارک را به زیر کشیدند و پایه های دیکتاتوری سی ساله وی را به لرزه در آوردند، گرفت. امید به دخالت از پایین، دخالت انقلابی، کوبنده و زیررو کننده، با بهار عربی که از تونس شروع شد و در مصر در ابعاد به مراتب بزرگ تری ادامه یافت، همیشه زنده است. انقلاب مصر و بهار عربی، نورافکنی بر توان قدرت از پایین بود و ارتجاع منطقه و جهانی را ترساند. این توان هنوز زنده است. به شکست کشاندن انقلاب مصر که با آزادی مبارک آن را رسما اعلام کردند، هرگز نتوانست و نمی تواند این امید را بخشکاند. انقلاب آتی مصر فقط میتواند انقلابی کارگری برای زیر و رو کردن بنیادهای جامعه باشد. اینرا طبقه کارگر و کمونیستها در مصر از به خون کشیدن انقلاب ۲۰۱۱ آموخته اند.
انقلاب کارگری در مصر سران مرتجع حاکم را در دادگاههای انقلابی و مردمی به اتهام سرکوب و کشتار، به اتهام به شکست کشاندن انقلاب، به اتهام تباه کردن امید و تلاش جامعه برای یک زندگی بهتر را محاکمه میکند. در انقلاب آتی طبقه کارگر و کمونیستها راهی برای فرار دیکتاتورها نخواهند گذاشت.
۲۷ مارس ۲۰۱۷
منتشر شده در حکمتیست ۱۵۳