پایان کشتار مردم نوار غزه و تشکیل دولت وفاق ملی به رهبری محمود عباس، امیدی به آسایش و امنیت را در دل مردم فلسطین در نوار غزه بوجود آورده بود، امیدی که با راه افتادن مجدد شهرک سازی اسرائیل در منطقه عرب نشین در شرق اورشلیم، با قلدری دولت دست راستی اسرائیل و شانه بالا انداختن برای "اعتراض" دول غربی، با سکوت و مماشات محمود عباس و دولت خودگردان در مقابل آن، به سرعت به خشم هرچه بیشتر مردم فلسطین علیه کشتارهای اخیر دولت اسرائیل در نوار غزه، علیه دولت خودگردان، محمود عباس و دولتهای راست و فاسد عرب تبدیل کرد.
خشمی که در جواب به کشتار وحشیانه مردم فلسطین توسط ارتش فاشیست اسرائیل به خیابانهای اورشلیم کشید، از درگیری های خیابانی تا سوء قصد و عملیات انتحاری علیه شهروندان اسرائیلی دنیا "خطر" انتفاضه سوم را هشدار میدهد، دولت اولترا راست اسرائیل خود را برای پاکسازی قومی فلسطینی ها آماده میکند و رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین محمود عباس اعلام کرده بود که اجازه شکلگیری انتفاضه سوم را نخواهد داد.
هیچ کلامی جز "قربانیان بیدفاع" بیان کننده وضعیت مردم ستمدیده فلسطین نیست. مردمی که سالها است قربانی معامله گری، گرو کشی کل ارتجاع در منطقه اند، مردمی که سالها است در منگنه صهیونیسم حاکم در اسرائیل و ناسیونالیسم راست، فاسد و معامله گر عرب که مصائب مردم فلسطین را دستمایه تحکیم موقعیت خود در کشمکشهای منطقه میکنند، قرار گرفته اند. مردمی که همه "نمایندگان شان" امری جز خلاصی آنها از تحقیر، تبعیض، قتل و کشتارهای دسته جمعی توسط یکی از هارترین و کثیف ترین دولتها و ارتشهای جهان، دارند. مردمی که برای پایان دان به مصائب زندکی خود همه راهها را طی کرده و میکنند. مردمی که حتی یک لحظه امید پایان یافتن این وضعیت را از دست نداده اند. مردمی که مدتها است بطور سیستماتیک مورد خیانت "رهبران" خود قرار میگیرند. امروز بیشتر از هر زمانی عجز و ناتوانی ناسیونالیسم رسمی عرب از حل مسئله فلسطین لخت و عریان در مقابل مردم فلسطین قرار گرفته است. حتی میدیای رسمی از لختی، سستی و بیمایگی و مواضع انفعالی دولت خودگردان در قبال جنایات دولت اسرائیل، از انزجار مردم فلسطین ازهمکاری امنیتی محمود عباس با دولت اسرائیل علیه مردم فلسطین حرف میزنند.
هیچ زمانی مانند امروز زمان برای حل مسئله فلسطین و پایان دادن به مصائب شصت ساله مردم فلسطین آماده نبوده، هیچ زمانی مانند امروز اسرائیل در انزاوی سیاسی کامل و مورد انزجار بشریت آزادیخواه نبوده، هیچ زمانی مانند امروز مردم در سراسر جهان در حمایت از حل مسئله فلسطین، تشکیل دولت مستقل فلسطین و اعلام نفرت از صهیونیسم حاکم در اسرائیل علنا به میدان نیامدند و هیچ زمانی به اندازه امروز مردم فلسطین خلع سلاح شده و بی نماینده، حتی نماینده ای ناسیونالیست رادیکال و میلیتانت مانند جرج حبش و یا ماندلا، برای پایان دادن به مصائبشان نبوده اند.
این درجه از انزوای سیاسی اسرائیل حتی در میان متحدین دیروز و امروز خود، این درجه سمپاتی جهانی به حل مسئله فلسطین بهترین امکان و شرایط را برای حل مسئله فلسطین را فراهم کرده است. اما فساد و بیمایگی ناسیونالیسم عرب، از دولت های فاسد عربی تا دولت خودگردان که فقط و فقط بر سر مصائب مردم فلسطین سرمایه گذاری کرده و مشغول دیپلماسی و امتیازگیری هستند، از یکطرف و فاشیسم لجام گسیخته اسرائیل دست یابی به صلح و تشکیل دولت فلسطین را غیر ممکن میکنند.
با شروع تشنج ها در اورشلیم دولت دست راستی اسرائیل تعرضی وسیع و همه جانبه را به ساکنین فلسطینی اورشلیم شروع کرده است. از نظامی کردن محل کار و زندگی آنها، از کنترل نظامی کامل بر محلات فلسطینی نشین، از تحریکات مذهبی، از ممانعت از ورود کارگران عرب زبان به مدارس اسرائیلی تا خراب کردن خانه فلسطینی ها به بهانه دخالت در حملات نطامی را به عنوان اقدامات پیشگیرانه از گسترش خشونت شروع کرده و در مقابل اعتراضات حتی لفظی دولتهای اروپایی با قلدری ویژه خود شانه بالا انداخته و به آنها وقعی نمیگذارد. نتانیاهو در کنار این تعرض سیستماتیک به ساکنین فلسطینی اسرائیل با طرح "دولت ملی یهود" نه فقط به هویت مذهبی و قومی اسرائیل رسمیت میدهد که تدارک یک پاکسازی قومی- مذهبی وسیع را می بیند. طرحی فاشیستی که عملا شرط زندگی در اسرائیل را اسرائیلی و یهود بودن، و قسم خوردن و وفاداری به منافع دولت و "ملت یهود" اعلام میکند. وزیر خارجه اسرائیل با کمال بیشرمی اعلام کرده است: "آنهایی که مصمم به حفظ هویت فلسطینی خود هستند میتوانند تابعیت اسرائیلی خود را پس دهند، از این شهرها بروند و شهروند کشور آتی فلسطین بشوند.". لیبرمن برای یهودی کردن کامل اسرائیل در کنار دعوت از یهودیان جهان برای زندگی در اسرائیل پیشنهاد تشویقهای اقتصادی به فلسطینی ها برای خروج از اسرائیل قومی مذهبی آتی را میدهد. اولترا راست قومی مذهبی حاکم در اسرائیل هر افق و راه حل انسانی را کور میکند.
در مقابل این تعرضات سیستماتیک و فاشیستی اما دول عربی و دولت خودگردان به بازی دیپلماتیک در دالانهای مجامع بین المللی مدافع اسرائیل مشغول اند و به آنبسنده میکنند. با وجود علم به اینکه هر قطعنامه ای علیه اسرائیل با وتوی امریکا مواجه خواهد شد قطعنامه ای برای محکومیت شهرک سازیهای اسرائیل و خروج نیروهای اسرائیلی از مناطق اشغالی اورشلیم تا سال ٢٠١٦ شده اند. واقعا به این درجه از "تعرض" و "شهامت و جسارت و پیگیری" ناسیونالیسم عقیم و فاسد عرب در دفاع از مردم فلسطین باید دست مریزاد گفت!!!
حتی میدیای رسمی از بیهودگی این سیاست، از اینکه عیلرغم غیرقانونی خواندن خانه سازی در اورشلیم از طرف همه اعضا شورای امنیت اما هر قطعنامه ای علیه اسرائیل با وتوی امریکا یا انگلیس یا فرانسه روبرو خواهد شد، حرف میزنند. اما دول عربی و محمود عباس برای سر دواندن مردم فلسطین، برای بازارگرمی برای خود بعنوان "مدافعین" مردم فلسطین مشغول بازی های دیپلماتیک در مجامع بین المللی اند. بازی کثیف کشتار از طرف اسرائیل و دیپلماسی از طرف دول عربی قرار است همچنان ادامه داشته باشد.
اگر مردم فلسطین تا دیروز علیرغم علم به مماشات محمود عباس با دولت اسرائیل، علیرغم علم به همکاری های امنیتی و نظامی او با اسرائیل و علیه مردم فلسطین هنوز سوسوی امیدی به صلح داشتند، امروز محمود عباس و دولت خودگردان فلسطین را بیربط به مصائب خود و نماینده دولت اسرائیل در نوارغزه، کرانه باختری و اردوگاههای پناهندگان میدانند و به صراحت میگویند: "هیچ امیدی به آنها نداریم زیرا دیدم آنان چگونه با اسراییل تجاوزگرعلیه غزه همراه و همگام شدند و درصدد ریشه کن کردن مقاومت در باریکه غزه برآمدند." مي گويند: "احساس ما اين است که تنها تفاوت سربازان دولت خودگردان با سربازان اسرائيلی پرچم (فلسطين) است که زيرآن خدمت می کنند".
انتفاضه اول و دوم علیه دولت اشغالگر اسرائیل همزمان به ناسیونالیسم رسمی عرب نه گفت. از دل انتفاضه اول و دوم در مقابل این ناسیونالیسم راست و مماشاتگر عرب، حماس و ... را بعنوان "نماینده" مردم فلسطین برای پایان دادن به تحقیر و تبعیض و اشغالگری انتخاب کرد. در غیاب یک صف رادیکال و چپ هر جریان میلیتانت دیگری با هر افق ارتجاعی یا راستی میتواند در مقابل محمود عباس و ناسیونالیسم عرب هم جهببه امریکا در منطقه قد علم کند. امروز حماس از تشکیل ارتشی مردمی در نواز غزه حزف میزند، مروان برغوثی (رهبر انتفاضه دوم) از زندان فرمان مبارزه مسلحانه و انتفاضه سوم را میدهد.
بسته شدن امکان تشکیل دو دولت متساوی الحقوق آینده بدتری را برای مردم فلسطین و اسرائیل دارد فراهم میکند. جدال خونین تر، طولانی تر و دردناک تری را به دنبال دارد. ناتوانی و مماشات گری محمود عباس و دولتهای ارتجاعی و فاسد عربی راهی جز دست بردن به راههای سنتی جنبش مقاومت میلیتانت در مقابل کل این ارتجاع و تروریسم دولتی حاکم در اسرائیل در مقابل مردم فلسطین نمیگذارد.
آذر مدرسی
اول دسامبر٢٠١٤
منتشر شده در حکمتیست هفتگی شماره ۴۲ و کمونیست ماهانه، دور دوم، شماره ۱۹۰