چندی پیش تلویزیون ایران  اینترنشنال به مناسبت بیست و یکمین سالگرد کنفرانس برلین برنامه ای  به این مناسبت (برنامه چشم انداز) تولید و در تاریخ ۶ آوریل پخش کرد. پس از بیست و یک سال در این برنامه بار دیگر موافقین و مخالفین پلاتفرم سیاسی آن کنفرانس، در میزگردی در مقابل هم ظاهر شدند. در این تقابل دو تن از شخصیت های "دوخردادی" که درکنفرانس شرکت کرده بودند و دو تن از شخصیت های چپ و کمونیست در اپوزیسیون،  تبیین های خود از رویدادها، حقایق، دیپلماسی، پنهان کاری ها و ریاکاری ها را، هر کس از نگاه امروز خود، بازگو کرد. خواننده علاقمند برای گرفتن تصویری از این میزگرد می‌تواند مستقیما برنامه مربوطه را مشاهده کند. این نوشته در مورد آن برنامه و در ادامه آن نیست. 

 آنچه که برای من بعنوان یکی از شرکت کنندگان برنامه چشم انداز، از جبهه چپ و کمونیست،  جلب توجه کننده بود و هنوزهست، واقعیتی است که آقای اشکوری، از شرکت کنندگان دوخردادی کنفرانس برلین، پس از تماشای برنامه و بیست و یکسال بعد، به روشنی نیمی از آن را بازگو کرده است.‌ آن واقعیت که ایشان با کینه و عداوت عمیق و لابلای توهین ها وفحاشی ها نسبت به من و جبهه من، نسبت به چپ و کمونیسم، به آن اشاره می کند این است که: چپ ها و کمونیست ها هنوز پس از بیست و یک سال تغییر نکرده اند و سر سازش ندارند! (نقل به معنی)! از نظر آقای اشکوری ، ما و صدها نفری که در کنفرانس صدای اعتراض مردم و کیفرخواست هایشان علیه رژیم بودیم، مخالفین جمهوری اسلامی و معترضین به پروژه مشترک دو دولت برای تطهیر چهره سیاه و ارتجاعی جمهوری اسلامی پس از تسخیر قوه مجریه و مقننه توسط اصلاح طلبان، همان "اغتشاشگران" و "آشوبگرانی" هستیم که روزهای کنفرانس بودند. ایشان با هیجان و البته با زبان "نرم و مدنی" و "مسالمت جو"، به زبان همان "رهبر اصلاح طلبی" که "اغتشاشگران" هیجده تیر ۷۸ را به خون کشید، ما را "اعتشاشگر" می نامند!

مردم فراموش نمیکنند که دولت اصلاحات ایشان یکسال قبل از این کنفرانس چماقداران خود را برای سرکوب دانشگاه در ۱۸ تیر ۷۸ راهی دانشگاهها کرد تا به اعتراض دانشجویان خون بپاشند، فراموش نمیکنند که ایشان برای دفاع از همین دولت راهی برلین شده بود. جامعه چماقدارانی چون "دانشجویان خط امام"،  اوباش حزب الله و مجاهدین انقلاب اسلامی و لباس شخصی های دولت دو خرداد و .... را فراموش نمیکند.

اغتشاشگر خواندن مخالف، کارگر و دانشجو و بازنشسته و فقرزده و ... معترضین به حاکمیت، همیشه خاصیت جادویی برای هردو جناح اصولگرا و اصلاح طلب، داشته است. خاصیتی که مدتها است عمرش به پایان رسیده!

اما اجازه بدهید ورای پروپاگاند به پایان دوره مصرف رسیده ایشان واقعیاتی را مرور کنیم.‌

بیست و یکسال پس از کنفرانس برلین، هنوز برخورد به این کنفرانس، که تقابلهای سیاسی جدی را در میان طرفداران اصلاحات و کمونیستها و چپ دامن زد، موقعیت دیروز و امروز هر نیرو و فردی را نشان میدهد.

دفاع امروز ما از اعتراض به کنفرانس برلین ادامه اعتراض بیست و یکسال پیش و ادامه اعتراض امروز میلیونها نفری که برای آزادی و رفاه به میدان آمده اند و از دو جناح جمهوری اسلامی عبور کرده اند، است و حمله امروز آقای اشکوری به کمونیستها و معترضین آن کنفرانس ادامه وظیفه ناتمام بیست و یکسال پیش وی و دوخردادی ها است.

آقای اشکوری اگر در جریان اوضاع ایران بود بی تردید کمی دهان و زبان شان علیه اپوزیسیون سرنگونی طلب نظام را ششتشو میدادند! اگر وخامت وضع نظام شان، از هر دو جناح، را می دانستند کمی رعایت نزاکت سیاسی را می‌کردند! ظاهرا نشنیده اند که حتی ضرغامی کاندید رئیس جمهوری برای درآمدن به رنگ مردم، یعنی هشتاد میلیون نفر، اعلام فرموده اند که ایشان هم به جبهه "اصلاح طلب ! اصولگرا دیگر تمام شد ماجرا" تعلق دارند و "عاشق چگوارا"!!

آقای اشکوری احتمالا  از فرط خوش باوری به آینده جمهوری اسلامی به هزیان گویی افتاده اند که این گونه بدور از نزاکت سیاسی القابی که شایسته حکومت فاسد و جنایتکارشان است را به ما نسبت می دهند. ایشان میتوانست تعلقش به نظام را، کمی "مخملی" کنند!

در عین حال خوب است با نگاهی به موقعیت امروز جمهوری اسلامی حداقل از یک بابت از "اغتشاشگرانی" که کنفرانس برلین را برهم زدند تشکر کنند که ایشان به خاطر آن به  "خلع لباس روحانیت" محکوم شدند! در کنفرانس و بدنبال آن هر  اتفاقی که افتاد برای ایشان این برکت را داشت از "شر" لباسی که امروز علنا سمبل انزجار عموم است، و خشم مردم به هر بهانه ای که به بیرون فوران می کند از جمله این لباس را نشانه می گیرد، خلاص شدند. آقای اشکوری مانند گنجی پس از کنفرانس برلین و پرونده سازی دوستانشان علیه آنها مبنی بر "همکاری با ضدانقلاب اغتشاشگر"، بعنوان قربانیان چماقداری "تندروهای حکومتی" و "کمونیستهای اغتشاشگر" قلمفرسایی میکنند، تاریخ چماقداری خود و حکومت شان را زیر فرش میکنند و بعنوان دگراندیش، ژورنالیست و پژوهشگر دینی و غیر دینی به دفاع از پروژه شکست خورده "جمهوری اسلامی اصلاح پذیر" لجن پراکنی می کنند.

اما این درست است! در این بیست و یکسال نه فقط جمهوری اسلامی و مخالفانش تغییر نکرده اند، بلکه مدافعین جمهوری اسلامی هم تغییری نکرده اند. جامعه ایران علیرغم چهل سال سرکوب و ارعاب تغییر نکرده اند و امروز علنا و رسما اعلام میکند جمهوری اسلامی را نمی خواهد و هیچ مردمی شایسته زندگی تحت حاکمیت حکومت فقر و تباهی اسلامی نیست! مردم آزادیخواهی، که معترضین ("اغتشاشگران") کنفرانس برلین را سخنگویان واقعی خود میدانستند در دیماه ۹۶ فریاد زدند "اصلاح طلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا"! امروز چهل سال مبارزه و مقاومت علیه حکومت شما، حقانیت خود را بر فرق هر دو بال نظام کوبیده است. ما هم تغییر نکرده ایم و مانند کنفرانس برلین بعنوان نماینده اعتراض مردم تشنه آزادی در ایران و در جبهه آزادیخواهی در جدال بر سر آزادی، رفاه و برابری ایستاده ایم.

این اما نیمی از حقیقت است! هم آن میزگرد و هم اظهارات امروز شما نشان می‌دهد که شما هم تغییر نکرده اید! شما امروز هم مانند دیروز علیه این مردم، این  "اغتشاشگران" دیماه و آبانماه ایستاده است. شما هم بعنوان پاره تن جمهوری اسلامی در مقابل مردمی که برای به زیر کشیدن "نظام" تان به میدان آمده اند ایستاده اید! این حقیقت را ما به محض تولد نامیمون جنبش تان اعلام کردیم و گفتیم شما و جناح و "دمکراسی اسلامی" تان با نظام زنده است و با رفتن جمهوری اسلامی شما هم رفتنی هستید! 

 

۱۱ آوریل ۲۰۲۱

 

منتشر شده در نشریه هفتگی حکمتیست شماره ۳۵۳