رفراندم در کریمه و عکس العمل مافیای رسانه های بورژوازی غرب بار دیگر سیمای ریاکار دمکراسی غربی و بن بست آن را تمام قد در مقابل جهانی که سده ها است آنرا تجربه میکند، به نمایش گذاشت.

بالاخره سازمان ملل هم بعنوان نماینده "جامعه بین المللی" رفراندم کریمه برای پیوستن به روسیه را به رسمیت نشناخت و آنرا مغایر با دمکراسی و اتحاد و یکپارچگی اوکراین اعلام کرد.

پیش از آن البته دول فخیمه غربی و "جامعه بین المللی" دولت فاشیستی پرو غرب در اوکراین را به رسمیت شناخته و همه سینه چاکان دمکراسی و دول غربی در حمایت از دولت نوپای فاشیست در اوکراین بسیج شدند وحمایت خود از فاشیستهای اوکراینی را مخفی نکردند. بانک جهانی و صندوق بین المللی پول اعلام کردند که برای اروپایی شدن اوکراین میلیاردها دلار خرج میکنند، همزمان شیپور ریاضت اقتصادی در اوکراین به صدا در آمد. اگر حق انتخاب شاخص دمکراسی است، مردم کریمه در دمکراتیک ترین شکل خود به جدایی از اوکراین رای دادند. درد دول غربی چیست؟ یکپارچگی اوکراین؟! مردم کریمه در منگنه ماندن در اوکراین اروپایی شده، تحت حاکمیت فاشیستها و دنیای پر زرق و برق اروپایی با ریاضت اقتصادی مدل یونان و پیوستن به روسیه با وعده آزادی نیم بند و ادامه وضعیت اقتصادی فعلی و مافیای اقتصادی روسی، دومی را انتخاب کردند. دو قطب ارتجاع جهانی، مردم کریمه و طبقه کارگر آن را در منگنه انتخاب بین بد و بدتر قرار دادند. در دنیای امروز و در جامعه بورژوایی انتخاب بين بد و بدتر يکى از مکانيسم هاى اصلى حرکت سياسى مردم و طبقه کارگر برای ادمه حیات و بقا خود است. مردم کریمه با رفراندم خود اساسا به فاشیسم در اوکراین و ریاضت اقتصادی بانک جهانی نه گفتند و این انتخاب به مزاج دول فخیمه غربی خوش نیامده. انتخاب الحاق به روسیه، در حقیقت نه مردم کریمه به ماندن تحت حاکمیت فاشیسم پروغربی بود،  عدم به رسمیت شناختن رفراندم در کریمه به بهانه حفظ یکپارچگی اوکراین اعلام ناخشنودی دمکراسی غربی از این انتخاب است. به رسمیت نشناختن رفراندم کریمه حاکی از خشم و استیصال غرب از ناتوانی خود در عروج یا قدرتگیری فاشیسم  زیر توپخانه تبلیغات ضد کمونیستی است.

یکبار دیگر لشکر دروغ گویان بین المللی به نام میدیا و متخصص و کارشناس و .... براه افتادند و به وقیحانه ترین شکلی کمپینی دروغین در مورد "بحرانی بودن" اوضاع اوکراین و کریمه، اشغال کریمه توسط روسیه، خطر جنگ داخلی و ... به راه اندختند. موضوع این کمپین بحران سازی از مسئله کریمه است، مسئله ای که بخشی از خود بورژوازی غرب به آن اذعان دارد.

درست در چنین شرایطی "جامعه بین المللی" و سران دول "دمکرات و متمدن غربی" و دستگاه تبلیغاتیشان در مقابل حکم اعدام ۵٢٩ نفر در مصر، در مقابل  سرکوب خشن و وحشیانه مردم در ترکیه، در مقابل فاجعه انسانی در سوریه، که همین دول فخیمه غربی مسبب آن اند، فقط "هشدار شدید" میدهند، "نگرانی" خود را اعلام میکنند، خواهان "تحقیق و جمع آوری اطلاعات" در مورد آنها میشوند و در نهایت با کمال شجاعت و در اوج خشم از این همه فجایع و سرکوب و کشتار توسط دوستان و متحدین خود در این کشورها اعلام میکنند در صورت ادامه این فجایع مشغول ارزیابی مجدد از رابطه خود با این دوستان و متحدین خود هستند.

بی علاقکی "جامعه بین المللی" و میدیای نوکر آن به این بحرانها و فجایع فقط و فقط به یک دلیل است. قرار نیست در دل این کشتارها، سرکوبها و فجایع، میان قطبهای ارتجاع بین المللی چیزی تعیین تکلیف شود. قطب نمای "جامعه بین المللی" و بانک جهانی و ژورنالیسم نوکر در بزرگ یا کوچک کردن ابعاد هر بحرانی یا دامن زدن و بوجود آوردن هر بحرانی همین است. بسته به اینکه این یا آن رویداد در سناریوی رقابت های امپریالیستی دستمایه بحران سازی های آگاهانه شود و یا توازن و تعادل مورد علاقه را بوجود آورد، مهر دمکراتیک یا تعرض میخورد. جنگ داخلی در یوگوسلاوی و تجزیه آن تا کودتای پینوشه در شیلی همگی سمبل دمکراسی میشوند. کودتای مصر عین دمکراسی است و رفراندم کریمه غیر دمکراتیک، اشغال کویت توسط عراق تجاوز به خاک کشوری دیگر و حمله امریکا به عراق، برای تثبیت نظم نوین جهانی، عین دفاع از صلح و دمکراسی و امنیت در منطقه است. روزی در سیستم مختنق ایران انتخابات "کودتا" است و روزی در همان سیستم مثلا انتخاب روحانی نشان روند دمکراتیزه شدن است.

تحولات در اوکراین، حمایت غرب از فاشیستهای اوکراینی، رفراندم در کریمه و عدم به رسمیت شناسی آن توسط دول غربی یکبار دیگر بن بست ایدئولوژیک غرب و چهره ریاکار دمکراسی را در مقابل جهان متمدن قرار میدهد.

 

آذر مدرسی

٣١ مارس ٢٠١٤

 

منتشر شده در حکمتیست هفتگی شماره ۹