بالاخره پس از شش ماه جنگ و بمباران و توپ باران، حلب به تصرف ارتش اسد درآمد. اسد، روسیه و ایران که پیروزمندان این جنگ اند از آن بعنوان "آزادی حلب" و بازگشت ثبات و امنیت به حلب حرف میرنند و دول غربی و متحدین منطقه ای اش مانند عربستان از "سقوط حلب" و شکست شورشیان و مردم میگویند.
تبلیغات هر دو جبهه در مدح آزادی و یا فغان از فجایع و آوارگی مردم بیگناه حلب مشمئز کننده است.. میدیای قطب پیروز تصاویر مردمی "آزاد شده" را که با خوشحالی از ورود ارتش سوریه و نیروهای پرو ایران و ... استقبال میکنند، را به نمایش میگذارند. تصاویر کشتار مردم بیگناه توسط بمبهای جبهه النصر را بعنوان سند جنایت غرب در سوریه نشان میدهند و عربده پیروزی میکشند. و میدیای غرب تصاویر دلخراش مردم بمباران شده و در حال فرار را در مقابل چشمان بهت زده مردم جهان قرار میدهند.
همزمان ژورنالیستها، "کارشناسنان و متخصصین خاورمیانه" در غرب شبانه روز از "بن بست و شکست دیپلماسی"، از خطر تشدید جنگ در مناطق دیگر سوریه یا خاورمیانه، از خطر قدرتگیری روسیه و موتلفین اش در منطقه، از خطر شکل گرفتن کمربند دفاعی شیعه توسط ایران و .. میگویند. طرفداران دخالت نظامی بریتانیا در سوریه و بمباران مردم سوریه به نام مبارزه با اسد و داعش و ... امروز میداندار تعرض و انتقام گرفتن از مردمی است که به میلیتاریسم غرب در منطقه نه گفتند.
دو طرف اصلی این جنگ که یکی نماینده قلدری نظامی و میلیتاریسم و تروریسم دولتی در جهان و دیگری منشا نا امنی و تروریسم در منطقه است، با وقاحت تمام بعنوان مدافعین قربانیان خود، مردم حلب، بر هم میتازند که بویی از انسانیت نبرده اند. جنگ امروز در سوریه ادامه اعتراضات ۵ سال پیش مردم سوریه، ادامه بهار عربی در سوریه نیست. برعکس بحران امروز در سوریه، جنگ، کشتار، عروج انواع جریانات و باندهای قومی و مذهبی در سوریه نتیجه مستقیم دخالت قدرتهای ارتجاع بین المللی و منطقه ای است. توحشی که امروز در سوریه در جریان است نتیجه مستقیم دخالت دولتهای غربی در دل اعتراض بر حق مردم سوریه و عروج دادن دهها باند و دستجات جنایتکار به نام مبارزه با دیکتاتوری اسد است.
۵ سال است اعتراض و مبارزه مردم سوریه برای آزادی و رفاه و رهایی از رژیم مستبدی چون بشار اسد دستمایه حل کشمکشهای قدرت همین قطبهای ارتجاعی در منطقه شده است. چهار سال است زندگی مردم حلب به گروگان گرفته شده و شش ماه زیر بمباران هر دو طرف له و لورده شده اند تا یکی از ایندو قطب بتواند اوضاع را به نفع خود تغییر دهد و امروز این تغییر اوضاع را به نام آزاد کردن مردم حلب و یا کشتار آن به دنیا حقنه میکنند. دست بدست شدن حلب اگر چرخشی در اوضاع به نفع ائتلاف روسیه-ایران-سوریه است اما قطعا نقطه پایانی بر جنگ و کشتار در سوریه نیست. تبلیغات قطب بازنده بوی جنگ و انتقام میدهد و این انتقام مثل همیشه به قیمت به تباهی کشاندن زندگی مردم در سوریه، یمن، عراق و فلسطین ممکن است.
نه هلهله و شادی روسیه و ایران بر سر آزادی مردم حلب از اسارات جبهه النصر است و نه فریادهای دول غربی بر سر نجات مردم حلب از کشتار بیشتر توسط دولت ارتجاعی اسد است. مردم حلب نه آزاد شده اند و نه کشتارشان از امروز شروع شده است.
به نمایش گذاشتن تصاویر "آزاد شده" یا سلاخی شده مردم حلب به گروگان گرفتن انساندوسی جهان متمدن برای تائید سیاستهای ارتجاعی و کشتار صدها هزار نفر از مردم سوریه و دستمایه جنگها و کشمکشها و کشتارهای بعدی است.
همه این جانیان از سران دولتهای امریکا، روسیه، ایران، اسرائیل، سوریه، عربستان و ترکیه تا روسای باندهایی چون داعش، النصر، احرار الشام، فیلق الشام و جیش الفتح و ... جنایتکاران جنگی در سوریه، عراق، یمن و لیبی اند.
سناریوی سیاه قومی و مذهبی کردن خاورمیانه، کشتار مردم بیگناه، خفه کردن اعتراض جامعه زیر پرده سیاه قومی و مذهبی کردن آن را باید به شکست کشاند. این بازی کثیف را باید ما بشریت آزادیخواه، ما کمونیستها و جنبش عمیق وعظیم انسانی ما خاتمه دهد. جنبشی که افق یک زنگی انسانی، سعادتمند، آزاد و برابر را در مقابل تباهی و سیاهی دنیای امروز در مقابل بشریت قرار میدهد.
آذر مدرسی
۱۹ دسامبر ۲۰۱۶
منتشر شده در حکمتیست هفتگی شماره ۱۴۲