از: آذر مدرسی دبیر کمیته مرکزی

به: اعضا و کادرهای حزب

رفقای عزیز!

اخیرا و بعد از انشقاق در حزب حکمتیست رفقای زیادی هم از میان اعضا حزب و هم از فعالین این نهادها در مورد سیاست حزب در قبال سازمانهای اجتماعی مانند سازمان سراسری پناهندگان (بیمرز) و سازمان رهایی زن سوالاتی کرده اند از جمله اینکه تکلیف این دو نهاد، رهبری آن، تکلیف عضویت رفقا در این نهادها چه می شود. در این خصوص و در راستای سیاست تا کنونی حزب حکمتیست نکاتی را جهت اطلاع عموم به اطلاع میرسانیم:

١- فلسفه وجودی این دو سازمان اساسا سازمان دادن یک فعالیت چپ و رادیکال در دفاع از حقوق پناهندگی و حق زن بود. ما همیشه بر استقلال تشکیلاتی این نهادها و هر نهاد اجتماعی تاکید کرده ایم. این سازمانها برای همان کاری که در دستورشان است و در اهدافشان است، درست شده اند. بحث و اختلاف نظر و حتی انشعاب و انشقاق در آنها، تا آنجا که بر سر اهداف مشترک و تخطی از آنها است، جای ایرادی ندارد و بسیار طبیعی است. مثلا انجمن دفاع از حیوانات اگر بخشی از آن به کمپین معینی برای استفاده از حیوانات برای آزمایشات نظامی بپیوندد، طبعا در آن اغتشاش میشود. در چنین حالتی حتما ما هم بعنوان یکی از علاقمندان و دست اندرکاران آن انجمن فرضی، دخالت سیاسی خواهیم کرد. این سازمانها تا زمانی که پایبند به اهداف مدون آنها به عنوان نهادهای پناهندگی و زنان هستند و سازمانهای رادیکالی در این راستا باقی میمانند٬ مورد دفاع ما هستند.

٢- این ها کمپین ها و نهادهای اجتماعی هستند که عضویت در هیچ حزبی، شرط کار و قبول مسئولیت در آن نیست. تبدیل کردن این ها به نهادهایی صرفا در کنترل تشکیلاتی یک حزب، این نهاد ها را عملا از آنچه که هستند به آنچه که نباید باشند تبدیل میکنند. عده ای که از سر مسئله پناهندگی و زنان و کودکان و محیط زیست و ... حول یک امر مشترک متحد شده اند را متفرق میکنند. این انجمن ها را عملا تبدیل به سازمانهای محدودی که تنها باید آنطور که سازمان مادر دیکته میکند، از نظر تشکیلاتی دیکته میکند، تبدیل میکند. و یک نهاد اجتماعی را به یک موسسه غیراجتماعی و فرقه ای تبدیل میکند.

٣- رابطه حزب حکمتیست با این نهادها رابطه ای سیاسی و اتوریته حزب در آنها اتوریته سیاسی است. بارها تاکید کرده ایم که در صورت بروز هر اختلافی در حزب یا انشعابی یا … نباید این نهادها دچار بحران یا زمین لرزه شوند. نه این سازمانها و نه فعالین آن مجبور نیستند بدلیل نطرات سیاسی شان تعیین تکلیفی بکنند. قاعدتا منافع پناهجو و زن نباید قربانی اختلاف نظر سیاسی فعالین این عرصه ها شود و این تعهد فعالین و قبل از آن مسئولین این نهادها است. دامن زدن به انشقاق میان فعالین عرصه های اجتماعی سنت ما نبوده و نیست. این شرط سالم نگاه داشتن این نهادها است. شرط عضویت در این سازمانها تعهد به اهداف و اصول سازمانی این نهادها است. ترديدى نيست که راه اندازى و فعاليت اين پروژه ها عمده تا بر عهده اعضا و کادرهاى حزب حکمتیست بوده است. اما این نهادها مطلقا نهادهای حزبی نیستند و نباید باشند و هر نوع دخالت تشکیلاتی در این نهادها و هر نوع تصفیه تشکیلاتی از جانب هر کس و جریانی جز در چهارچوب اهداف و موازین خود آنها٬ ضد اجتماعی و فرقه ای است. فدا کردن منافع زنان و پناهندگان، پراکنده کردن کسانی که حول این کمپین ها جمع شده اند، و فدا کردن آن در کمپین های محقر سازمانی برای تصرف سازمانی این نهاد ها، چیزی از این کمپین اجتماعی به جای نمی گذارد. تجربه پروژه ها و نهادهای دیگر این واقعیت را نشان داده است.
٤- انتظار از همه اعضا و کادرهاى حزب این است که اجازه ندهند اختلاف سیاسی و انشعاب در حزب موجب هر گونه نا امنی سیاسی و تشکیلاتی برای رفقای مخالف شود. تک تک شما که سالها است در این نهادها فعالیت میکنید تعهدی عمیقا انسانی به کسانیکه به امید بهبودی در زندگی امروز و آینده شان به شما دارند این است که اجازه ندهید منافعشان قربانی اختلافات سیاسی در حزب حکمتیست شود. هیچ فعال کارگری اینکار را با سازمانش نمیکند و ما هم مجاز نیستیم چنین رفتاری با این سازمانها بکنیم. ما هم نباید اجازه بدهیم اختلاف سیاسی در حزب حکمتیست این پروژه ها را با کوچکترین مشکلی روبرو کند. قاعدتا اهداف و پلاتفرم این نهادها بعد از جدائی در حزب حکمتیست و اختلافات آن تغییری نخواهد کرد. فعالیت و در رهبری این نهادها قرار گرفتن هم قاعدتا بر مبنای میزان تلاش هر فرد در متحقق کردن اهداف و پلاتفرم خود نهادها است.

٥- تابع کردن سرنوشت این نهادها به اختلافات سیاسی در حزب حکمیست کار ما نیست- این کار پشت کردن به اهداف آن نهادها است. ما این نهادها را به میدان تسویه حساب های سیاسی تبدیل نمیکنیم. وارد شدن به این بازار مکاره برای حزب حکمتیست و فعالین آن میدان ممنوعه است. کاملا قابل درک است که فضای ناسالم بر اشتیاق هر کسی در ادامه فعالیت با این نهادها تاثیر خواهد گذاشت و طبیعتا تصمیم ادامه فعالیت در هر سطح با این نهادها به عهده خود شما است. اما تا جائیکه به حزب بر میگردد نباید به هیچ عنوان اجازه بدهیم که این نهادها قربانی هر مصلحت سیاسی یا غیر سیاسی افراد یا جریانات دیگر شود. حزب حکمتیست از فعالین اش میخواهد که به این سنت فرقه ای، سکتی و غیر اجتماعی، پشت کنند. دنیا بزرگ تر و مصائب آن عظیم تر از آن است که برای کار در زمینه پناهندگی و کار در دفاع از حقوق زنان و کودکان و ... جا برای کسی تنگ باشد. برای ما تنگ نیست. کمونیست ها مبشر، معلم و راهنمای اتحاد و همبستگی اند. ایجاد تفرقه در صفوف یک سازمان توده ای – اجتماعی، برای تسویه حسابهای سیاسی دیگر، به اعتبار کمونیسم لطمه میزند.

رفقای عزیز!

ما دست همه فعالین سازمان سراسری پناهندگان (بی مرز)٬ سازمان رهایی زن٬ اول کودکان و.. را برای تلاشهای قابل افتخار تاکنونی آنها در دفاع از حقوق پناهندگی٬ حق زن و حقوق کودک میفشاریم. همه این سازمانها تا زمانی که مدافع پلاتفرم چپ و انسانی خود هستند و تا زمانی که بر اهداف رادیکال تا کنونی خود پای میفشارند٬ مورد دفاع ما هستند و ما به سهم خود در این جهت میکوشیم. هم زمان از همه فعالین این نهادها درخواست میکنیم که در حفظ اهداف این نهادها٬ و برای مصون نگهداشتن آنها از هر نوع دخالت تشکیلاتی هر جریانی متحد بایستند. این نهادها نباید قربانی هیچ مصلحت سیاسی و فرقه ای شوند.

۱۰ مه ۲۰۱۲