مصاحبه سایت اکتبر با آذر مدرسی
مصاحبه کننده: اسماعیل ویسی

سایت اکتبر: تصویر شما از مباحث کنگره چهارم چیست؟ آیا توانسته است جوابگوی انتظاراتی باشد که شما از کنگره داشتید؟

آذر مدرسی: اگر انتظار را با مصوبات کنگره بسنجیم به نظرم کنگره موفقی بود. کنگره ای بود که بر سیاستهای حزب در اوضاع سیاسی حاد گذشته مهر تائید زد و بر مبنای آن جهت، اولویت و جدالهای آتی و میدانهای جنگ حزب را تعیین کرد و این مهمترین کار و وظیفه ای بود که کنگره طی دو روز بحثهای داغ به آن پرداخت. اما خود این نتیجه کار چند ماهه نمایندگان کنگره بود. نمایندگان از قبل خودشان را برای مباحث آماده کرده بودند.  قطعنامه و قرار های پیشنهادی  با تاکیدات مختلف به کنگره ارائه شده بود. هم قبل از کنگره و هم در سالن کنگره بحثهای جدی و داغی در مورد آنها صورت گرفت و موافق و مخالف هر سندی تلاش میکرد توجه نمایندگان و حتی ناظرین را به جهت و سمتی که از نظر خودش درست بود جلب کند. از این نظر به نظرم کنگره نشان داد که در این حزب برای به کرسی نشاندن هر بحث و جهت و سندی باید جدل کرد، استدلال کرد، قانع کرد، هم نظر کرد و بالاخره به تصویب رساند.

اگر انتطار را حتی فقط مصوبات کنگره هم نگیریم به نظرم کنگره نشاندهنده درجه بالائی از درایت و هوشیاری رهبری و نمایندگان در جواب دادن به مهمترین مسائلی است که در مقابل حزب ما و طبقه کارگر قرار دارد. برخورد کنگره به بحث تدقیق سیاست حزب در مقابل جنبش کارگری در دوره حاضر و دو سند ارائه شده به کنگره نشانه بارز این خاصیت بود. این دو سند به پیشنهاد ارائه دهندگان هر دو سند از دستور کنگره خارج شد و دلیل آن، ضرورت بحث و جدل بیشتر روی این مسئله و روشن کردن سایه روشنها و اختلافات، خیلی روشن و صریح با نمایندگان و همه شرکت کنندگان در کنگره در میان گذاشته شد، و کنگره با هوشیاری کامل به این پیشنهاد جواب مثبت داد.

به نظرم این کنگره بیشتر از هر زمانی نشان داد که این حزب حزبی است که در عین حال اینکه برای پیشبرد خط سیاسی خودش متکی با بالاترین همفکری و هم جهتی است از جدل علنی بر سر آنها ابائی ندارد. این یک حزب سیاسی است نه فرقه ایدئولوژیک و نه محفل همفکران سیاسی و به قول کورش مدرسی نه محفل تملق متقابل.

به این لحاظ کنگره ظرفیت سیاسی بالای حزب در وارد شدن به جدالهای آتی مقابل روی خودش را نشان داد.  بخصوص زمانیکه به عدم حضور کورش مدرسی بعنوان خط دهنده اصلی آن در رهبری آتی حزب نگاه کنیم این ظرفیت امیدوارکننده است.

سایت  اكتبر:  چه جنبه ای از برگزاری کنگره توجه شما را جلب کرد؟ چه تفاوتی را با کنگره های قبلی مشاهده کرديد؟

آذر مدرسی: مهمترین جنبه این کنگره پیامی بود که کنگره با مصوبات و فضای بالای سیاسی خودش به حزب و جامعه داد. نشان داد این حزب تنها امید به قدرتمند شدن آلترناتیو کمونیستی و کارگری و پیروزی کمونیسم در جامعه ایران است.

این کنگره چند ویژگی داشت. قبل از هر چیز این کنگره حزبی بود که در یکسال گذشته در جبهه های متعددی مبارزه کرد. علیه جمهوری اسلامی به معنای جناح حاکم آن، علیه اختناق سیاسی و موج گسترده سرکوب، علیه جنبش ارتجاعی سبز و همه حواریون راست و چپ آن ایستاد. علیرغم حمله وسیع جنبش سبز بویژه جناح چپ آن به خودش در کنار صفی از فعالین کمونیست و رهبران و پیشروان سوسیالیست طبقه کارگر ایستاد و از صف متمایز و مستقل طبقه کارگر، ازانقلاب کارگری دفاع کرد و به هر دو جناح بورژوازی در پوزیسیون و اپوزیسیون نه گفت. در مقابل توطئه های پلیسی جمهوری اسلامی ایستاد، زیر حمله سیاسی اپوزیسیون موسوم به چپ خم به ابرو نیاورد و مقاوم ایستاد و دقیقا به همین دلیل توجه بخش قابل ملالحظه ای از فعالین کمونیست را به خود جلب کرد. کنگره علنی با حضور ٢٠٠ نفر در عین حال تو دهنی محکمی بود به جمهوری اسلامی و توطئه مشترک آن با اینترپل، اعلام روشن یک مقابله سیاسی قدرتمند با پروژه نا امن کردن فضا علیه اپوزیسیون و بویژه حزب حکمتیست بود.

جنبه ای که برای خود من بسیار جالب بود اشتیاق و دخالت بسیار فعال میهمانان کنگره در مباحث بود. بطوریکه چندین بار تقاضای اینکه به میهمانان زمان بیشتری برای بحث و دخالت و اظهار نظر داده شود به کنگره پیشنهاد شد. علاوه بر آن اما دخالت فعال میهمانان در بحثهای خارج جلسات در دفاع یا رد سندی، شرکت پر حرارت آنها در بحثهائی که در راهروهای کنگره صورت میگرفت برای شخص من خیلی جالب و شورانگیز بود. میهمانانی که عضو حزب نبودند به اندازه نمایندگان خود را صاحب مسئله و دخیل در سرنوشت این حزب میدانستند، با همان حرارت نمایندگان بحث و جدل میکردند. فضا چنان سیاسی و بالا بود، جدلها چنان سیاسی و بدور از خط کشی حزبی و غیر حزبی، نماینده و غیر نماینده بود که تشخیص اینکه چه کسی نماینده است یا میهمان سخت بود.

اما تلخی کنگره گزارش ویژه کورش و عدم حضور وی بعنوان شمشیر زن، خط دهنده این حزب در رهبری آتی حزب بود. مسئله علاوه بر بار سیاسی آن بار عاطفی سنیگنی برای حزب و همه دوستداران کورش داشت. اینرا در دو روز کنگره به روشنی میشد دید. هر چند کنگره به توصیه خود کورش به کنگره این مسئله تبدیل نشد و به دستور کار خودش پرداخت اما سنگینی و تلخی این مسئله را میشد بوضوح روی ذهن و قلب همه شرکت کنندگان حس کرد.

هر چند خود کورش اعلام کرد که قلمش از کار نمی افتد و در دنیای سیاست حزب ما و جنبش ما با عدم حضور کورش روبرو نخواهد شد اما نبود کورش مدرسی در رهبری حزب قطعا خلاءهای سیاسی را برای حزب ما بوجود می آورد که رهبری حزب قبل از کنگره هم با حضور خود کورش به تفصیل در مورد این مسئله  صحبت کرد. ما خودمان را برای  شانتاژها و حملات جمهوری اسلامی و امید به ضعیف شدن حزب بعد از کورش، برای حملات سیاسی و غیر سیاسی مخالفین سیاسی مان آماده کرده ایم و میدانیم کار حزب و بویژه رهبری حزب در ایندوره سخت تر از سابق خواهد بود. میدانهای جدیدی از جدال در مقابل رهبری حزب باز شده است که باید با هوشیاری سیاسی بالائی وارد این جدالها شد. به نظرم کنگره نشانه های امیدواره کننده ای از این درجه از هوشیاری را از خود نشان داد.

۴ اکتبر ۲۰۱۰