گفتگوی رادیو پرتو با آذر مدرسی

رادیو پرتو‌: شبحی از اعتصابات كارگری اروپا را فرا گرفته است، در چند هفته گذشته خبر از اعتصابات متعدد و اعتراضات كارگری در كشورهای مختلف به گوش می رسید و در رسانه ها منعكس میشد، به نظر میرسد بعد از یك دوره بحران اقتصادی، دوباره جنب وجوش تازه ای به جنش كارگری اروپا بازگشته و تازه بیشتر از این، گفته می شود بسیاری از مناطق و كشورها هستند كه اعتصابات كارگری بعد از چندین سال كه درانجا خبری نبود دارد جان می گیرد.

اطلاعیه جدیدی از تشكیلات خارج كشور حزب حكمتیست گویای این هست كه این اعتراضات چه ابعادی به خودش گرفته و یك برسی تحلیلی در مورد چشم انداز آتی آن متشر شده است می خواستم در این مورد گفته گوئی را با شما داشته باشم و از اینجا شروع كنم كه دامنه این اعتضابات چه چیزی است و علیرغم اینكه كشورهای مختلف به نظر میرد در آن درگیر هستند آیا مخرج مشتركی بین آنها مشاهده میكنید؟

آذر مدرسی: مخرج مشترك این اعتصابات به طور واقعی شكسته شدن بار بحران اقتصادی بر دوش طبقه کارگر در این کشورها است. این قابل پیش بینی بود كه بار این بحرانی كه امروز جامعه سرمایه داری با آن روبرو است، روی دوش طبقه كارگر و اقشار فقیر جامعه شكسته می شود. فشاری که خودش را در فقر، گرانی و تورم شدیدی كه الان در كشورهای مختلف هست نشان میدهد.

طی یکسال گذشته آمار بیكاری به شدت بالا رفته است، الان خود دول بورژوائی اعلام كرده اند كه در بهترین حالت متوسط بیكاری در اروپا هشت درصد است كه اسپانیا بالاترین درصد را دارد و چیزی در حدود سیزده درصد بیكاری در این كشور هست، كرور كرور كارگر صنعتی و كارمند قشر پائین جامعه را بیكار میكنند و زندگی خانواده های آنها را با خطر روبه رو میكنند و كسانی هم كه سر كار هستند مدام تیغ بیكاری و گرانی و تورم روی سرشان سنگینی میكند و مدام تهدید می شوند با اینكه یا بیكار می شوند یا دستمزدهایشان را قطع می كنند، رقابتی را درون طبقه كارگردر كشورهای مختلف راه انداخته اند که بیسابقه است. در بخشهای مختلف کارگران به کم کردن سطح دستمزدهایشان رضایت میدهند به شرطی که بیکار نشوند، یعنی خود طبقه كارگر رسما به این تعرض به سطح معیشت تن میدهد فقط به این شرط که کارش را از دست ندهد. در این میان اتحادیه ها بخشا با این تعرض بور‍ژوازی هم جهت هستند و کارگران را تشویق میکنند که به دستمزدهای پائین رضایت دهند.

شاید بشود این فشار را چند ماه تحمل كرد. بعد از چند ماه طبیعی بود كه كارگران در بخشهای مختلف جامعه از بخشهای صنعتی گرفته تا بخشهای خدماتی وارد اعتصاب بشوند. موج اعتراضاتی که این مدت شاهد بودیم عکس العمل طبیعی و اولیه طبقه کارگر به این شرایط غیر قابل تحمل است. یونان برجسته ترین آن بود که بیشتر از دو میلیون نفر وارد یك اعتصاب سراسری بیست و چهار ساعته شدند و كشور را فلج كردند، برای مدتها یونان شاهد اعتراضات وسیع و درگیری های خیابانی بود، به دنبال آن فرانسه، اسپانیا، پرتغال، چك، روسیه، انگلیس و آلمان بودند که شاهد انواع اعتصابات و اعتراضات کارگری بودند. حتما می شود در مورد نحوه اعتراض، در مورد ابعاد و درجه موفقیت یا عدم موفقیت، توانائی ها یا ناتوانی های این نوع اعتراض صحبت كرد ولی مخرج مشترك همه آنها، شكستن بار بحران روی دوش طبقه ی كارگر و اقشار فقیر جامعه است كه امروز به شكل اعتراض و اعتصاب خودش را در ابعاد مختلف و در كشورهای مختلف اروپائی و امریکائی نشان میدهد .

رادیو پرتو: تا آنجا كه به یونان مربوط است سیاستهای صرفه جوئی گسترده دولت، كه در ابعاد وسیع مطرح بوده مورد اعتراض عمومی قرار گرفته است و اعتصابات میلیونی تدارك دیده شده است و یا به اجرا درآمده است ولی اگر به كشورهای دیگر نگاه كنیم تقریبا الان به نظر میرسد فصل مذاكره بر سر دستمزدها باشد و نكاتی كه شما مطرح كردید؛ اما تصویر روشن تر این كشمكشها بر سر چه چیزی است؟ و صف بندی ها چگونه است؟ و كدام خواستها مطرح است؟ و این قضیه چگونه در جریان است؟ می توانید در این مورد مشخص تربیشترتوضیح بدهید ؟

آذر مدرسی: ببینید یكی از مهمترین مسئله ها همان گونه كه خودتان اشاره كردید اعتراض به دستمزدهای پائین و شرایط كاری از آن مطالباتی هستند كه بخشهای مختلف اعتصاب كننده ها طرح كرده اند خلبانهای شركت هواپیمائی لوفت آنزا مسئله اضافه دستمزد را مطرح كرده اند، خلبانها و كاركنان بریتیش ایرویز در اعتراض به شرایط نا امن كار و پرواز و همینطور دستمزد پائین دست به اعتصاب زدند، كارگران راه آهن بریتانیا برای اولین بار بعد ازسال هزار و نهصد و نود و چهار در اعتراض به مسئله دستمزد اعلام کردند دست به اعتصاب میزنند، كارگران مواد غدائی سوئد مسئله شان قراردادهای دسته جمعی و مسئله دستمزدهایشان بود؛‌ كلا‌‌‌ ً مسئله دستمزد و تعرض به سطح معیشت یكی از مهمترین مسائل و یا اصلی ترین مسئله ای است كه طبقه کارگر با آن روبرو است.

در مورد صف بندی ها یك نكته ی خیلی مهم این است كه : اگر كسی مدیای غرب را تعقیب كرده باشد به طور واضح شاهد این صف بندی هست، مدیا به عنوان ابزار جنگی دولتهای حاكم و بورژوازی حاكم یك فضای كثیف و راست را علیه اعتصاب كنندگان راه انداخته اند. بی بی سی شاید نمونه بارز این مسئله است. بی بی سی در جریان اعتصاب کارمندان شرکت هوائی بریتیش ایرویز صدا و تریبون بورژوازی علیه اعتصاب کنندگان بود. علاوه بر ایجاد یک فضای ضد کارگری اینکه اعتصاب شكنان توانستند علیرغم فراخوان اتحادیه خلبانها و خدمه ی پروازی شركت بریتیش ایرویز این اعتصاب را به درجه ای ناموفق بكنند را در بوق میکرد و آنرا جزو اخبار مهم و و جزو موفقیتهای بزرگ این شركت اعلام میکرد. میدیا با آمار دادن از اینكه هر روز اعصاب هر بخش از این كارگران و كارمندان چه اندازه به اقتصاد جامعه و زندگی مردم لطمه میزند، با ترتیب دادن مصاحبه با مردم تحت عنوان اینكه حق دمكراتیك شما برای بهره مندی از خدمات اجتماعی با این اعتصابها دارد لطمه می خورد یك فضای دست راستی خیلی شنیع را علیه اعتصاب كننده ها و علیه طبقه كارگری كه برای تامین زندگی خودشان دست به اعتصاب زده بودند را راه انداختند. علاوه بر میدیا دخالت دادگاه عالی دولت انگلیس هست كه اعتصاب كارگران راه آهن را كه می خواستند برای اولین بار بعد از هزار و نهصد و نود و چهار یك اعتصاب سراسری بكنند غیر قانونی اعلام كرد و علیرغم اینكه اکثریت کارگران راه آهن اعلام آمادگی كرده بودند كه باید چند روز اعتصاب سراسری را برای رسیدن به خواسته هایشان داشته باشند اتحادیه به آن تن داد و این اعتصاب صورت نگرفت.

كلا ً صف بندی اینطوری است كه كارگران از یك طرف و میدیا و دولت با همه دم و دستگاه قانونی، پلیسی و امنیتی در طرف دیگراین جدالی هستند كه ممكن است خونین نباشد ولی واقعا یك جدال بر سر زندگی، زندگی بهتر و فقر و فلاكتی است كه بورژوازی دارد بر طبقه كارگر در اروپا و در تمام دنیا تحمیل میكند.

رادیو پرتو: تا آنجا كه به اروپا مربوط باشد حتی در خود آمریكا در دل این بحران بحثی دامن گیر شده و در سطح اجتماعی مطرح شده است كه مسئله آلودگی و عدم اخلاقیات انسانی در میان سرمایه داران همان كه به كارگر مطرح میكردند كه وقتی بحران است باید از دستمزدش بزند٬ باید دندان برجگر بگذارد٬ باید كار كند و به خانه برود بدون توقع حقوقی دریافت نكند تا بحران از سر بگذرد. در این حال بمبی در رسانه ها منفجر شد كه نشان میداد سرمایه دارها و مدیران در همین مواقع سودهای كلان و پاداشهای میلیونی را به جیب زدند و سروصدای خیلی ها را از احزاب در پارلمان و حتی كلیسا را درآورد، در این مورد مسئله ی اینكه اخلاقیات فاسد و حرس و ولع غیر قابل كنترل شده ای در میان سرمایه داران كه مثلا فرض كنید خود اوباما در این مورد اظهار نظرات غلیظ و شدیدی داشت، در این مورد این مسئله تا چه حدی مسئله اعتصابات و وضعیت موجود تاثیر داشته است و شما در این مورد چگونه فكر میكنید؟

آذر مدرسی: به طور واقعی اینها یك فضائی كثیفی را علیه طبقه كارگر راه انداخته اند. این كه اینها دارند به اقتصاد مملكت لطمه میزنند، منظوراز اقتصاد مملکت سودی است كه بورژوازی حاكم در این كشورها به جیب میزند، از اینکه اعتصاب کنندگان به حقوق دمكراتیك مردم لطمه میزنند، یا وجدان كاری و یا شرافت انسانی؛ مجموعه اینها تبلیغات دست راستی و ضد كارگری است كه اینها علیه طبقه كارگر راه انیداخته اند. دقیقا در همین شرایط در خود انگلیس اعلام كردند كه رشد سرمایه در انگلیس در یك سال گذشته در دل این بحران مثبت بوده و در همین دوران اعلام كردند كه فاصله فقیر و غنی در انگلستان در چهل سال گذشته بی سابقه بوده است، مسئله مخارج نمایندگان پارلمان و بانكدارها در انگلیس یكی از مسائل پر سروصدائی بود كه تقریبا یك سال گذشته جامعه را به خودش متوجه كرد و باعث تغییراتی در قانون شد .

اگر بحث بر سر وجدان انسانی و شرافت انسانی است بیشتر از هر كسی باید بورژوازی و نمایندگان بورژوازی كه در پارلمان ها و بانكها نشسته اند را مخاطب قرار داد. طبق امار رسمی خود دولت انگلیس، هر نماینده پارلمان در سال هر نماینده ای سیصد و هفتاد هزار پوند مخارج دارد و این تقریبا ده برابر مخارجی است كه یك خانواده كارگری دارد. این آماری است كه خودشان دارند میگویند. دلیل اینکه امروز به اصطلاح نقدی و اعتراضی به حقوق های بالا و سودهای كلانی هست كه چه نمایندگان پارلمان و چه سرمایه دارها و چه سهام داران اصلی بانكها دارند می برند، این است كه اولا گند مسئله از یك جاهائی درآمده و كار به میدیا كشیده شده و جامعه متوجه آن شد. مردم یك دفعه متوجه عمق فاجعه ای كه دارد درون جامعه اش اتفاق می افتد شدند و دیگر نمی شد روی آن سرپوش گذاشت، نمی شد ساكت شد. باید مسئله را به نوعی دوباره به سود بورژواژی و آبرو و حیثیت دستگاه دولتی جمع کرد. دولت آگاهانه به عنوان نماینده منافع مردم و نماینده آن بخش از جامعه كه به هر نوع بیحقوقی و به هر نوع به اصطلاح فساد مالی معترض هستند وارد میدان شد؛ مهم نیست که اینها تندترین قوانین را علیه این نوع سود آوریها و رشوه و فساد مالی را صادر کنند مسئله این است که تا وقتی كه مبتنی بر استثمار نیروی كار بخش عظیمی از جامعه هست این فاصله طبقاتی هست این فقر هست و این نوع فساد هم هست. اما بخشی ازاینها دیگر فساد مالی نیست منطق این جامعه است، تامین مالی دستگاه عظیم بوروکراسی و ماشین نظامی این دولتها بردوش طبقه کارگر و اقشار محروم جامعه است و این دولتها با هر عوام فریبی و با هر تلاش پوپولیستی برای این كه خودشان را نماینده مردم فقیر و نماینده بخش عظیم جامعه اعلام بكنند نماینده سیستم حاكم و نماینده حفظ این سیستم استثمار كار مزدی و به گُرده كشیدن كار كارگر هستند. تمام سروصدائی هم که برای "حل" این مسئله راه انداختند درنتیجه برای جلوگیری از ضرر بیشتربود.

رادیو پرتو: اجازه بدهید بپردازیم به جبهه مقابل و قسمت پایانی گفتگوی مان مسئله اتحادیه های كارگری و صفوف طبقه كارگر، به نظر میرسد سطح افزایش دستمزدی را كه در مقابل بحران و وضعیت موجود و اینها تحمیل شده است حتی كفاف تورم را نخواهد كرد و حفاظت از قوانین كارگری و مسئله اعتصابات حمایتی در دستور كشمكش كارگران و اتحادیه های كارگری با كارفرماها قرار دارد، كلا ً موقعیت كارگرها برای تحمیل خواسته هایشان در چه وضعیتی است و چه چشم اندازهائی در مقابل این كشمكش جاری وجود دارد ؟

آذر مدرسی: طبقه كارگر اگر به سلاح اصلی خودش كه اعتصاب و بستن چرخ تولید هست متكی بشود قدرت به شدت بالائی دارد و می تواند بورژوازی را خیلی راحت فلج بكند. می تواند اقتصاد جامعه و اقتصاد بورژوازی را فلج بكند و میتواند سمپاتی كل جامعه را به خودش جلب کند. امروز ابزار این اعتراض اتحادیه ها هستند و این محدودیتهائی را به طبقه کارگر تحمیل میکند. درست است كه اتحادیه های كارگری بالاخره تشکل كارگران هستند از كارگران رای میگیرند در مورد این كه آیا وارد اعتصاب بشوند یا نشوند و چه كاری بكنند و یا چه كاری نكنند ولی به طور واقعی یكی از محدودیت های تریدیوینیسم درون جنبش كارگری این هست كه طبقه كارگر را به صنفهای جدائی تقسیم میکند، نگاه كنید فقط در شركت های هواپیمائی در انگلیس، فرانسه، آلمان كارگران در اعتراص به مسائل مشابهی اعتصاب میکنند بدون اینكه کوچکترین رابطه ای با هم داشته باشند یا حمایتی از هم بکنند. كارگرهای هیچ بخش دیگری هم از آنها حمایت نمیكنند . كارگرهای راه آهن انگلیس اعتراض میكنند هیچ بخش دیگری از طبقه كارگر یا اتحادیه های كارگری از آنها حمایت نمی كنند، ما شاهد یك اعتراض وسیع و هماهنگ كارگری در همه بخشها در همه كارخانه ها در همه رشته های صنعتی، خدماتی و اجتماعی نیستیم،. به طور واقعی وقتی نگاه میكنیم میبینیم امروز كارگران در هر بخشی، در هر كارخانه ای و در هر رشته صنعتی هركدام جداگانه اتحادیه خودشان را دارند و صرفاً مشغول به رشته و صنف خودشان هستند. این بیگانگی با مطالبات و دردی كه كارگر بغل دستی به خاطر اینكه عضو صنف دیگری است یا محل كارش فرق میكند یا جزو رشته ی دیگری است چنان محدود نگری را به كارگران تحمیل میكند كه مانع آن همبستگی و آن اتحاد طبقاتی می شود كه درون طبقه كارگر باید وجود داشته باشد برای اینكه بتواند در این جدال حتی برای بهبود زندگی اش موفق بیرون بیاید.

متاسفانه امروز تشكلی و یا سنتی آن اندازه قوی نیست كه این اعتراضات را به هم پیوند بزند. این به نظر من یكی از ضعفهای اصلی جنبش كارگری در اروپا و شاید در تمام دنیا هست،. محدود شدن به منافع صنفی و رشته ای در میان طبقه کارگر چیزی هست كه به نظر من محدودیت تاریخی سندیكالیسم و محدودیت تاریخی اتخادیه های كارگری را نشان میدهد. غیر از این كه در اروپا بخش جدّی اتحادیه های كارگری تحت نفوذ سیاسی احزاب حاكم هستند و این احزاب هستند كه سیاستهایشان این اتحادیه ها را به درجه ی زیادی به این سمت و آن سمت می كشاند .

در این دوره طبقه کارگر در اروپا نشان داد كه چه قدرت عظیمی دارد. نشان داد که با دست بردن به اعتصاب كه تنها سلاح طبقه كارگر برای رسیدن به مطالبات خودش است چه قدرت عظیمی برای به چالش كشیدن بورژوازی دارد و در كنار آن محدودیت عظیم سندیكالیسم را در محدود كردن این قدرت نشان داد. این یكی از درسهای این دوره و شاید درسی است كه ما سالها است از مبارزات كارگران میگیریم ولی این دوره به نظر من به روشنی ابعاد وسیع اعتراصات كارگری هر دو جنبه را نشان داد قدرت عظیم اعتصابات و طبقه كارگر، محدودیت تاریخی سندیكالیسیم.

رادیو پرتو: در وقت كم باقی مانده فقط دو سوال كوتاه مطرح میكنم كه انتظار دارم از شما جواب چند ثانیه ای بشنوم. بیرون آمدن از این موقعیت برای اعتراضات كارگری و جنبش كارگری و قدرت طبقه كارگر در گرو چه چیزی هست؟

آذر مدرسی: بیرون آمدن از این وضعیت یك جواب ندارد اگر كوتاه بگویم؛ طبقه كارگر بدون تحزب و بدون یك حزب سیاسی كمونیستی كه بتواند این اتحاد طبقاتی را بوجود بیاورد نمی تواند درون این چنین جدالی بورژوازی حاكم را به چالش بكشد و به جنگ نهائی با آن برود. قطعاً در كنار یك تحزب كمونیستی، تشكلهای كارگری، تشكلهائی كه روی مبارزات خود كارگران و این اعتراضات كارگری فكوس هستند و این مبارزه كارگری در بخشهای مختلف را به هم گره میزنند شرط دوم است. میگویم یك جواب ندارد ولی به نظر من كلیدی ترین آن یك تحزب كمونیستی است چیزی كه ضرورتش را قبلا ً در انقلابات كارگری و در اعتراضات كارگری و در جدالهای این طبقه با بورژوازی در همین اروپا نشان داده است. تحزب كمونیستی و یك حزب سیاسی و كمونیستی قوی و كارگری شرط مهم بیرون آمدن از این وضعیت است.

رادیو پرتو: و سوال آخر اینكه بعد از یك دوره خمودگی و ركود در مبارزات كارگری، آیا با دوره ای از تعرضات گسترده و تظاهرات میلیونی از نوع فرانسه و چوب لای چرخ اقتصاد و حركت جامعه گذاشتن و اعتصابات وحشی روبه رو هستیم ؟

آذر مدرسی: نمی دانم چه اندازه می توانیم با اعتصابات وحشی روبرو باشیم در واقع اینها همگی بستگی به مولفه های متفاوتی دارد. اینكه اتحادیه های كارگری به كجا میكشند، اینكه چه اندازه تشكلهای دیگر كارگری از دل این اعتراضات بیرون می آیند. ولی قطعا چیزی كه ما با آن روبرو خواهیم بود اعتراضات وسیعی علیه بیكاری، علیه شكستن این بار بحران به هر شكلی که امروز در جامعه میشود دید خواهیم بود. ابعاد آن كاملا ً بستگی دارد به قدرت تشكلهای كارگری قدرت تشكلهائی كه شاید در دل این اعتراضات شكل میگیرند. كارگرهای رادیكال و سوسیالیست می توانند در دل این اعتراضات این چنین تشكلهائی را به وجود بیاورند ولی این اعتراضات به این راحتی نمی خوابد چون بار بحران و بار فقری كه دارند تحمیل می كنند بیشتر از این است كه بشود آن را تحمل كرد و راحت از كنار آن گذشت.
 
۲ فوریه ۲۰۱۰