مصاحبه راديو انترناسيونال با آذر مدرسى

مصطفى اسدپور: مصافها و دست و پنجه نرم کردنها براى گذاشتن نقطه پايانى بر حيات جمهورى اسلامى به جاى خود، فرداى پس از امر سرنگونى مسئله اى است که از همين امروز دست همه انسانهاى مخالف اين حکومت و نيروهاى سياسى را ميبوسد اين دغدغه اى است که حزب کمونيست کارگرى روى آن دست گذاشته و با انتشار قطعنامه و منشور آزاديهاى سياسى دريچه تازه اى را به روى اين مسئله باز کرده است آيا اين دغدغه بار سنگينى را روى سر جنبش سرنگونى قرار نميدهد؟ بايد تدارک چه چيزى را ديد و چگونه؟

ايجاد اين دغدغه چرا ضرورى است و آيا اين بار سنگينى را روى همين مبارزات تا کنونى قرار نميدهد؟  

آذر مدرسى: اگر بخواهم در يک کلمه جواب بدهم نه اينطور نيست، اما اجازه بدهيد کمى مسئله را باز کنيم. سرنگونى جمهورى اسلامى همراه با خود مسئله آلترناتيوهاى موجود، راههاى ممکن براى سرنگون کردن آن را در مقابل جامعه قرار داده است. انتخاب اينکه چگونه اين رژيم بايد سرنگون شود، کدام آلترنانيو را بايد انتخاب کرد در مقابل مردم و جامعه قرار گرفته است. بطور واقعى جمهورى اسلامى ممکن است از راه يک انقلاب توده اى و راديکال با حضور وسيع مردم در صحنه سياست سرنگون شود يا از راههاى ديگرى که با کمترين دخالت ممکن مردم به نام مردم اما از بالاى سر مردم صورت گيرد.

از نطر ما قبلا هم گفته ايم کم مشقت ترين، راديکالترين و انقلابى ترين شکل ممکن سرنگونى جمهورى اسلامى يک انقلاب توده اى و استقرار جمهورى سوسياليستى است. فقط اين راه است که آينده اى روشن و سعادتمند را براى مردم در ايران تضمين ميکند و حزب کمونيست کارگرى براى اين جامعه و آينده تلاش ميکند و نيروى اصلى چنين انقلابى است.

اما چرا اين قطعنامه؟ ما با دادن قطعنامه داريم خودمان و جامعه را براى احتمالات مختلف آماده ميکنيم در نتيجه اين بار اضافى براى ما احزاب ديگر و مردم نيست، بلکه بخشى از پروسه آماده کردن خود و جامعه براى سرنگونى جمهورى اسلامى و ايجاد يک جامعه آزاد و برابر و سعادتمند است. اين وظيفه هر حزب سياسى مسئولى است که آگاهى و هوشيارى مردم را نسبت به امکانات مختلف در تحولات آتى، به آلترناتيوهاى موجود بالا ببرد و خطرها، راهها و بيراه ها را نشان بدهد و مردم را در مقابل آلترناتيوهاى مختلف هوشيار کند و نشان بدهد که حقوق خدشه ناپذيرشان براى ايجاد يک جامعه آزاد چيست و چرا نبايد از آن کوتاه بيايند.

در عين حال کار اين قطعنامه اين است که احزاب ديگر را متوجه اين مسئله بکند و تا جايئکه بتواند آنها را هم به اين پايبند کند که هر تغييرى در جامعه بخواهد بوجود بيايد بايد حق خدشه ناپذير مردم براى تعيين آزادنه و آگاهانه نظام حکومتى آينده خودشان رعايت شود.

کار اين قطعنامه اين است و همانطور که گفتم اين بار اضافى براى ما، مردم و احزاب ديگر نيست بلکه بخشى از پروسه آماده کردن خود و مردم براى تحولات آتى است.

مصطفى اسد پور: تا جائيکه به احزاب سياسى بر ميگردد فکر ميکنم روشن است و به آن بر ميگرديم، اما در مورد مردم و جامعه اين منشور چه معنى عملى براى مردم دارد مشخص تر بگويم براى يک فعال کارگرى، يک فعال دانشجوئى آنجا که تدارک تظاهرات و اعتراض‌خود را ميبينند يک منشور را هم در مقابل خود دارند. انتظار شما اين است که با اين منشور چه بايد بکنند؟

آذر مدرسى: تا جائيکه به مردم بر ميگردد بندهائى از منشور همين الأن مطالبه مردم در مقابل رژيم اسلامى است، مسئله آزادى زندانى سياسى، برابرى زن و مرد، لغو مجازات اعدام مطالبه هر روزه مردم در مقابل رژيم اسلامى و هر رژيم ديگرى خواهد بود که اين حقوق را رعايت نميکند است  و قاعدتا هر فعال سياسى در هر عرصه اى که مبارزه و فعاليت ميکند اين مطالبات را به مطالبه خودش از جمهورى اسلامى تبديل کند که همانطور که گفتم بخشى از آن همين امروز مطالبه مردم هست. تا جائيکه به مبارزه امروز مردم عليه جمهورى اسلامى بر ميگردد اينها حداقل مطالبه اى است که مردم از اين رژيم و هر نظام سياسى ديگرى که اين حقوق را تامين نميکند، دارند. اما منشور در عين حال ميخواهد از اين فراتر برود و ميخواهد براى آينده و براى اينکه تغييرات آتى در جامعه حق مردم را در تعيين حکومتشان تضمين کند با تعيين قواعد و به رسميت شناختن حداقل حقوق و آزاديهاى سياسى و اجتماعى، شرايطى امن و آزاد را براى انتخاب مردم بوجود بياورد. تعهد و پايبندى به اين منشور را از طرف نيروهاى سياسى نشانه تعهد احترام به آزاديهاى سياسى و حقوق خدشه ناپذير مردم در دخالت در تعيين حکومت آتى شان است.

اين منشور در عين حال سنگ محکى است در دست مردم که با آن نيروهاى ديگر و مى‌سنجند و ارزيابى ميکنند و ببينند نيروهاى مختلف تا کجا با آن آرمانهاى آزاديخواهانه مردم که امروز براى آن مبارزه ميکنند خوانائى دارند.

مصطفى اسد پور: تا جائيکه به احزاب سياسى بر ميگردد حزب کمونيست کارگرى در دستور خود قرار داده که جمع بزرگترى آنرا بپذيرند. اين امر چگونه پيش خواهد رفت؟

آذر مدرسى: ما قطعنامه و منشور را به اطلاع همه رسانديم و تلاش ميکنيم در تماس با احزاب و نيروهاى ديگر توجه آنها را به ضرروت پايبندى به اين منشور جلب کنيم و ديالوگى را با آنها در مورد اين منشور داشته باشيم.

راستش قاعدتا هر جريانى که خواهان آزادى و سعادت مردم است نبايد با اين منشور که در آن از آزادى بدون قيد و شرط، برابرى زن و مرد صحبت ميشود و مطالباتى مانند لغو مجازات اعدام، آزادى کليه زندانيان سياسى يا حق اعتصاب و برابرى کامل شهروندان را دارد مخالفت کند.

همانطور که گفتم قاعدتا هيچ نيروى آزاديخواهى نبايد مخالف اين منشور باشد و همانطور که گفتم تلاش ميکنيم توجه نيروهاى ديگر را به اين موضوع و حمايت از اين منشور بعنوان قواعد بازى براى به رسميت شناختن حق مردم در تعيين حکومت آتى جلب کنيم.

يک نکته مهم اين است که تعهد به اين منشور به هيچ عنوان به معنى اتحاد با ما نيست. هر نيروى سياسى ميتواند اين منشور را امضا کند و برنامه و آلترناتيو خودش را داشته باشد اما با امضا و متعهد شدن به اين منشور نشان ميدهد که به آزاديهاى سياسى و اجتماعى در جامعه چگونه برخورد ميکند و در نتيجه منشور بطور واقعى به آن سنگ محکى تبديل ميشود که ميزان آزاديخواهى، احساس مسئوليت نيروهاى ديگر و تعهدشان به راى مردم و اردامه آزادنه مردم را با آن بسنجند.

اما مستقل از اينکه برخورد ساير نيروهاى سياسى به اين منشور چه باشد همانطور که گفتم ما اين منشور را در ميان مردم تبليغ ميکنيم و تلاش ميکنيم آنرا به ملاکى راديکال و انسانى براى سنجش نيروهاى ديگر تبديل کنيم.

مصطفى اسد پور: تا جائيکه به احزاب برميگردد مفاهيمى مانند آزادى، انتخاب و راى مردم در ميان آنها بخصوص هم گفته ميشود. حزب تا چه حد خوش بين است که جمع وسيعترى از احزاب به اين منشور بپيوندند.  

آذر مدرسى: شايد الان براى اظهار نظر در اين مورد زود است. اما اينکه در ميان نيروهاى اپوزيسيون از آزادى و حق مردم صحبت ميشود بايد ديد هر نيروئى اين آزادى را چگونه تعبيير ميکنند. نيروئى که ميگويد آزادى اما از آزادى بدون قيد‌و‌شرط بيان صحبت نميکند، نيروئى که از انتخاب آزاد مردم صحبت ميکند اما شرايط و ملزومات اين انتخاب آزادانه را تعريف نميکند و منشورى را که متضمن اين آزاديها است را امضا نميکند، آن موقع بايد گفت اينها شعارهاى توخالى است که تحت فشار مردم و مبارزات آنها است اين شعارها را ميدهند.

امروز که حتى دو خرداد هم از مردم سالارى و حق مردم صحبت ميکنند، اما همانطور که گفتم مهم تعبيير اين نيروها و شرايط تامين اين آزاديها است.  

ما تلاش خودمان را براى پايبندى ساير نيروها به اين منشور ميکنيم چرا که فکر مکينم اين به نفع مردم است. اين ديگر دست نيروهاى ديگر را ميبوسد که اگر به آزاديهاى سياسى متعهد هستند. قاعدتا بايد از اين منشور استقبال کنند، آنرا امضا کند و به آن متعهد شوند و خودشان به نيروى فعال آن تبديل شوند. اگر نيروئى اينکار را نميکند نشان ميدهد که شعارهايش توخالى است و راههاى ديگرى را براى به قدرت رسيدن خودش در پيش دارد.

۱۰ ژانویه ۲۰۰۳