در حاشیه در دسترس قرار دادن اسناد تاریخی حزب، مصاحبه با دبیر کمیته مرکزی حزب

کمونیست: حزب حکمتیست طی اطلاعیه ای رسمی تحت عنوان "قابل دسترس کردن اسناد تاریخی جنبش ما" اعلام کرده است که کل اسناد مستند و تاریخی را از اتحاد مبارزان کمونیست٬ تشکیل حزب کمونیست ایران٬ حزب کمونیست و تشکیلات کردستان این حزب(کومه له)٬ حزب کمونیست کارگری و تا حزب حکمتیست را جمع آوری و در دسترس همگان قرار میدهد. اولین سوال این است٬ هدف شما از این کار و اهمیت آن برای شما چیست؟

آذر مدرسی: بخشی از این اسناد تاریخ یک جنبش، به معنى وسيع کلمه اجتماعى، سياسى، تئوریک، پراتيک٬ سازمانی و نظامى، است که حزب حکمتیست خود را متعلق به آن میداند.  بخش دیگری  مستقیما و منحصرا تاریخ این حزب است. طبعا هر جریان و جنبشی تلاش میکند تاریخ خود را مدون کند. اولین هدف در دسترس قرار دادن این اسناد٬ همین است. اما مهمتر از آن٬ هدف ما در دسترس قرار دادن تاریخ یک رگه معین از کمونیسم و یک جنبش معین است. جنبشی است که مهر خود را به مبارزه طبقاتی در ایران زده است. جنبشی که مسیر تاریخ چپ در ایران را تغییر داد و تاثیر تعیین کننده ای بر چپ و کمونیسم در ایران، بر مبارزه طبقه کارگر و کمونیستهای این جامعه داشته است.

این اسناد تاریخ یکدوره سی و چند سال اخیر مبارزه طبقاتی ایران است. تاریخی که پرتلاطم ترین دوره های بعد از انقلاب ۵۷، جدال مستقیم انقلاب و ضد انقلاب، تاریخ سرکوب انقلاب ۵۷، تاریخ مقاومت طبقه کارگر در مقابل تعرض به دستآوردهای انقلاب و دفاع از آن، تاریخ مبارزه کمونیستها در کردستان در دفاع از دستاوردهای انقلاب و تبدیل کردن کردستان به سنگر مقاومت در مقابل ضدانقلاب، تاریخ جنبش کارگری و دفاع از شوراهای کارگری و... را در بر میگیرد.

این تاریخ کمونیسم معاصر٬ تاریخ یک دوره مهم از مبارزه طبقاتی در ایران در همه ابعاد و جوانب اش٬ از جدال فکری و ایدئولوژیک تا جنگ نظامی و اعمال قدرت دوگانه٬ در ایران است. هیچ تاریخ نویس منصفی نمیتواند تاریخ سی و چند سال گذشته ایران، تاریخ انقلاب ۵۷ و سرکوب آن، تاریخ تثبیت ارتجاع اسلامی در ایران و مقاومت طبقه کارگر و جامعه در مقابل این ارتجاع٬ را بنویسد و این جنبش را نبیند. هیچ تاریخ نگار شرافتمندی نمیتواند تاریخ مقاومت در کردستان را برای دفاع از دستاوردهای انقلاب ۵۷ بنویسد و نقش تعیین کننده این کمونیسم را نه تنها در تقابل با ارتجاع حاکم٬ بلکه در مقابل بورژوازی کرد، سنتهای ناسیونالیستی آن در مبارزه اجتماعی و نظامی و احزاب آن٬ نادیده بگیرد. هیچ کارگر و کمونیستی نمیتواند نقش این کمونیسم را در تقابل با جنبشهای غیر کارگری و غیر کمونیستی، تقابل با پوپولیسم و چپ سنتی، تلاش برای احیا کمونیسم مارکس و لنین و بازگرداندن این کمونیسم به این طبقه کارگر را نبیند. این اسناد نشان میدهد که این کمونیسم چگونه مهر خود را بر جنبش حق زن، جنبش کارگری، جنبش دفاع از کودک، تقابل با مذهب و برای آزادی و برابری و حتی بر چپی که در تقابل با این کمونیسم است، زده است. این کمونیسم٬ مخالفین و دشمنان طبقاتی خود٬ بورژوازی در قدرت و در اپوزیسیون را هم برای مقابله٬ نه تنها یک پله که صدها پله٬ به اصطلاح بالغ کرد. اپوزیسیون حکومتی نظام هم در مقابل طوفان تعرض آن کمونیسم و در مقابل حق خواهی بی اغماض آن کمونیسم٬ ناچار شد عقب نشینی کند٬ شمشیر از رو بسته را پنهان کند و در مقابل حق طلبی محرومین عوامفریبی کند.  از جمله کمپ راست در ایران هم٬ در حرف مخالف اعدام و طرفدار آزادی بی قید و شرط عقیده و بیان و حق اعتصاب٬ شد! به این معنی این کمونیسم مهر خود را به مبارزه طبقاتی در ایران زده است. مطالعه این اسناد به روشنی بیان تاثیرات تعیین کننده این کمونیسم را نشان میدهد.

این اسناد درعین حال تقابل این کمونیسم را با رگه های مختلف چپ سنتی، پوپولیست و شرق زده در ایران، پروبلماتیکهای سیاسی تئوریک و مبارزاتی که در مقابل طبقه کارگر و این کمونیسم در دوره های مختلف مبارزه طبقاتی قرار داشت و باید به آن جواب میداد را به روشنی و بدون هیچ توضیح و تفسیری نشان میدهد. اسنادی که نقاط عطف کمونیسم معاصر را در دوره ها و تندپیچ های تاریخی مختلف نشان میدهد.

نسل جوان طبقه کارگر و کمونیستهای امروز در ایران نه خاطره ای از این تاریخ دارند، نه در آن دخیل بوده اند و نتیجتا نمیتوانند رابطه ای مستقیم با آن تاریخ برقرار کنند. تنها امکانی که این نسل برای شناخت از این تاریخ دارد٬  روایات موجود غیر دولتی شخصیت ها و سازمانهای اپوزیسیون است. روایاتی که معمولا بنا به موقعیت سیاسی و مبارزاتی امروز راوی٬ تنها بخش ها یا گوشه های دستچین شده از این تاریخ٬ و نه همه آن٬ را بازگو میکند.

در دسترس قرار دادن این تاریخ به نسل جوان طبقه کارگر و کمونیستها امکان میدهد که بدور از سانسور این تاریخ توسط ارتجاع حاکم، مستقل از تفسیرها و روایات امروزی احزاب و شخصیتهای مختلف، به خود این تاریخ و از زبان اسناد واقعی آن دسترسی پیدا کنند و امکان قضاوت ابژکتیو از آن را داشته باشند و از آن بیاموزند.

کمونیست: چه چیزی ضرورت چنین آرشیوی را امروز در دستور حزب گذاشته است. با توجه به اینكه بخش هایی از این اسناد در آرشیو سایر احزاب و سازمانها و شخصیت هایی كه شما بخشا با آنها تاریخ مشترك دارید، در دسترس است.

آذر مدرسی: مستند کردن تاریخ حزب حکمتیست پروژه قدیمی تر رهبری حزب است. در همین راستا ما مجموعه اسناد و نشریات و مصوبات ارگانهای مختلف، پلنومهای کمیته مرکزی حزب حکمتیست را مدتی قبل در سایت حزب قابل دسترس کردیم و تکمیل کردن این اسناد کماکان در دستور رهبری حزب است. هنوز کوهی از اسناد شفاهی هست که امیدواریم به تدریج قابل دسترس شوند.

اما تا جائیکه به این آرشیو تاریخی برمیگردد مسئله این است که هر جریانی بخشی از این اسناد، بخشی که منافع سازمانی امروز شان را تامین میکند، را در دسترس قرار میدهد و گاها برای مدت کوتاهی قابل دسترس است و بعد از مدتی از سایتهایشان حذف میشود. بطور نمونه به تاریخ تشکیل حزب کمونیست ایران که نگاه میکنید٬ بخش مهم و اساسی تشکیل حزب کمونیست ایران، جدالهایی که بر سر برنامه حزب کمونیست ایران درجریان بود٬ در دسترس نیست.

صرف تحمیل این نیاز به چپ ایران٬ که هر سازمان  حزبی باید برنامه داشته باشد و حول برنامه تشکیل میشود و نه حول یک سری مواضع٬ محصول یک جدال فکری وسیع در چپ ایران بود. چپ ایران اساسا این را قبول نداشت و آن را به سخره میگرفت. تنها جریانی که در چپ ایران صاحب برنامه بود و برای تبدیل آن به شعور و آگاهی طبقه کارگر و چپ ایران جنگ فکری و سیاسی میکرد "اتحاد مبارزان کمونیست" بود. این برنامه مبنای پیش نویس برنامه حزب کمونیست ایران و بعدها به برنامه حزب کمونیست ایران تبدیل شد. تمام دوره تاریخی که این حزب در آن تشکیل شد٬ در تاریخ مکتوبی که امروز حزب کمونیست ایران در دسترس قرار داده است٬ اساسا موجود نیست. تصویر و روایت این است که یکباره در کنگره ای٬ حزب کمونیست ایران تشکیل شد! تاریخ مباحث این جریان٬ جدالهایش٬ و تلاش هایش برای متحد کردن طبقه کارگر، تلاش در تقویت کمونیسم و گرایش سوسیالیستی در طبقه کارگر٬ پیوستن کومله به این جریان و قبول برنامه آن بعنوان پیش نویس برنامه حزب در تاریخ امروز حزب کمونیست ایران گم است.

ظاهرا هر جریانی سهم خود را، که تابعی از منافع امروز سازمانی اش است، بعنوان تاریخ در مقابل شما قرار میدهد. یک نمونه دیگر تعابیری است که از اختلافاتی که در این جنبش و احزاب آن بوده، از حزب کمونیست ایران تا حزب کمونیست کارگری و حزب حکمتیست، داده شده و میشود. اسناد و متون و منابعی در دسترس قرار داده شده است که همگی دلبخواهی و تابعی از منافع سیاسی امروز این جریانات و برای اثبات حقانیت سیاسی شان است نه بیان کل واقعیت.

مجموعه روایاتی که این جریانات بعنوان تاریخ سازمان و حزب خود در دسترس قرار میدهند روایاتی که بیشتر از اینکه بازگو کننده این تاریخ و حقایقی در مورد آن باشد موقعیت امروز راوی را نشان میدهد. مهم نیست جریان یا شخصی که چنین روایت دلبخواهی را ارائه میدهد چه دلایل و توجیهاتی دارد، مهم این است تاریخ کمونیسم ایران، کمونیسم اجتماعی و رادیکال و موثر ایران، تاریخ دستاوردهای جنبش کمونیستی و طبقه کارگر ایران زیر منافع حقیر سازمانی این جریانات خاک میشود. این همان سنت "روایت رسمی از تاریخ حزب بلشویک و انقلاب اکتبر" است که از طرف دولت حاکم در روسیه بعد از لنین، با قهرمان سازی های و شیطان سازی های شناخته شده رنگ خودش را به چپ غیراجتماعی و غیرکارگری ایران زده است و به سنت حاکم بر آن تبدیل شده است.  ما به این سنت تعلق نداریم. این تاریخ متعلق به هیچ تک سازمان و شخصیتی که در این تاریخ بوده یا از سازندگان آن بوده، منجمله حزب حکمتیست که از سازندگان این تاریخ بوده است، ندارد. این تاریخ کمونیسم معاصر است و متعلق به این کمونیسم و طبقه کارگر است. پنهان کردن، تحریف و سانسور این تاریخ محروم کردن طبقه کارگر و کمونیسم از  دسترسی به تاریخ خود، از جمعبندی از تجربیات آن و آماده شدن برای جدالهای امروز و آتی است.

در این میان بطور ویژه ای بخشی از این تاریخ، که اتفاقا به جدالها و نقش تعیین کننده جریانی که نماینده سیاسی- فکری و عملی این رگه و جنبش است برمیگردد، بطور سیستماتیکی از طرف کل چپ سنتی و منجمله حزب کمونیست ایران حذف شده و میشود. منصور حکمت سالها قبل از بی لطفی و در حقیقت از تقابل این چپ با جریانی که نمایندگی این رگه فکری را میکرد بیان کرد: "من شخصا فکر ميکنم اتحاد مبارزان کمونيست، دقيقا به خاطر موفقيتهايش، از طرف جناح چپ ملى اسلامى شرقى که به اسم چپ سنتى ميشناختيمش مورد لعن و نفرين و بايکوت زيادى قرار گرفت، در صورتى که به نظر من مهمترين سازمان چپ راديکال آن دوره بود. جايگاه تاريخى اين سازمان آنطور که بايد برجسته نشد. من فکر ميکنم در آينده جامعه ايران، شايد ٢٠ تا ٣٠ سال اگر روزى سوسياليسم در ايران پيروز بشود و يا يک حزب کمونيستى و براى مثال حزب کمونيست کارگرى جريانى باشد که نتوانند از صحنه مبارزه علنى آنرا حذف کنند، و بتوانند مقرّ و اداره و دفتر داير کنند، عکس سازندگان اتحاد مبارزان را روى ديوارها ميزنند و اين جزواتى را که من اسم بردم پشت شيشه ميگذارند و ميگويند اين بحثها از اينها شروع شدند و جايگاه اين سازمان را در تاريخ نشان خواهند داد. اما اين سازمان تا اين لحظه فقط به آن حمله شده است و جز سران آن، کسى از آن تعريف نکرده است، اما به نظر من نقش تعيين کننده‌اى داشت در اينکه چپ ايران با چپ ترکيه، با چپ پاکستان، با چپ نيکاراگوئه، با چپ افغانستان و با چپ فيليپين فرق داشته باشد. بدون اتحاد مبارزان، ايران از نظر سوسياليسم آن، پديده‌اى بود فوقش مثل برزيل، مثل آرژانتين، مثل ترکيه و مثل يونان تازه اگر خيلى شانس ميآورد. اتحاد مبارزان باعث شده است که کمونيسم نوع ديگرى به جامعه ايران معرفى شود." (سخنرانی منصور حکمت در کنفرانس آلمان سال ۱۹۹۹)

تحریف آن تاریخ، امروز نقطه اشتراک تاریخ نگاران بورژوا و جنبش "چپی" است که تقابل و شکست دیروزاش را امروز با سانسور و تحریف آن "جبران" میکند و انتقام میگیرد، چپی که از گذشته و تاریخ خود فرار میکند.

مهم نیست این جریانات از چه زاویه و با چه هدفی این تاریخ را سانسور میکنند. مهم نیست پشت تحریفات این جریانات چه منافع سازمانی و سکتاریستی و اپورتونیستی خوابیده است. نتیجه این تحریف و سانسور محروم کردن طبقه کارگر و کمونیستها از دسترسی و آگاهی به یکی از پرافتخارترین دوره های تاریخ خود و تجربیات و دستاوردهای سیاسی، اجتماعی، نظامی، تئوریک کمونیسم معاصر است.

حزب ما برخلاف جریاناتی که منافع سازمانی امروزشان آنها را به تحریف تاریخ این جنبش و تاثیرات بنیادی سیاسی فکری و اجتماعی این کمونیسم را در مبارزه طبقاتی در ایران و کردستان میکشاند، بعنوان بخشی از این جنبش، بمثابه حزبی که خود را ادامه این جنبش و خط فکری میداند تمامی دستارودهای این جبنش چه در ایران و چه در کردستان را نه تنها قابل دفاع میداند که به آن افتخار میکند، و آنرا یک پروسه بهم پیوسته از تاریخ حیات سیاسی اجتماعی و جنبشی خود میداند و در دسترس قرار دادن این تاریخ را وظیفه خود میداند. خوشبختانه بخشی از این تاریخ و مهمترین مباحث آن در سایت آرشیو آثار منصور حکمت موجود است.

حزب حکمتیست از هر لحظه این تاریخ، جدالهای این جنبش، دستاوردهای عظیم و خردش، از موفقیت ها و  ناکامی های آن دفاع میکند. این تاریخ، دستاوردها، پیروزی ها و ناکامی های آن را متعلق به خود میداند و با جسارت تمام از سراسر این تاریخ، دفاع میکند. از زیر آوار در آوردن و احیا مارکسیسم، تقابل این کمونیسم با چپ سنتی و ملی و ناسیونالیست، از جدال سیاسی و نظامی آن با بورژوازی کرد و احزاب ناسیونالیستی آن، از تجربه عظیم سازمان دادن یک جنبش عظیم توده ای در کردستان، در دانشگاهها، از تمام دستاوردهای آن در جنبش کارگری، از اول مه های سرخ سنندج و جشن آدم برفی ها، از تلاش برای رهایی زن و دفاع از کودک و از تعرض فکری تئوریکی عظیم آن به بالاترین دستآوردهای سیاسی و فرهنگی بورژوازی غرب، از دفاع از کمونیسم در مقابل یورش ضدکمونیستی جهان پس از جنگ سرد، از "حزب و قدرت سیاسی" تا "حزب و جامعه"، از سدبستن در مقابل سناریو سیاه تا تلاش برای کارگری کردن حزب، از تعرض به اسلام تا حمله به شرق گرایی و گذشته پرستی، و دهها  و دهها سنگر فتح شده فکری و سیاسی این کمونیسم در تقابل با کل بورژوازی، نه تنها دفاع میکند که به آن با افتخار می بالد. ما همه این تاریخ را دستاورد جنبش خود میدانیم و در دفاع از کوچکترین گوشه های این تاریخ میجنگیم.

حزب حکمتیست با مستند کردن این تاریخ و انتقال تمام تجربیات گرانبهای این جنبش به طبقه کارگر ایران و کمونیستها را، تضمین میکند. ما در همین زمینه از تلاش هر فرد و جریانی که بتواند در تکمیل کردن این آرشیو ما را یاری برساند استقبال میکنیم چرا که اینرا وظیفه تاریخی خود میدانیم.

۲۵ ژوئن ۲۰۱۵

منتشر شده در نشریه کمونیست ماهانه، دور دوم، شماره ۱۹۷