"بزرگداشت شهدای شهریور ماه" محملی بود که جمهوری اسلامی تاریخ جعلی به قدرت رسیدن خود را برای نسلی که در این تاریخ نبوده و تصویری از آن ندارد، بنویسد. اجلاسها، مراسمها، مصاحبه ها و خاطرات و .... همه و همه قرار است، بعنوان بخشی از کمپین و تلاشی وسیعتر، پروسه خونین به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی را تطهیر کند.

قرار است تاریخ به خون کشیدن مقاومت چند ساله مردم در برابر یورش وحشیانه ضد انقلاب اسلامی، مردمی که علیه استبداد و خفقان سیاسی، علیه نابرابری اقتصادی و برای آزادی وزادی آزاد رفاه انقلاب کرده بودند، به تاریخ دفاع جمهوری اسلامی بعنوان "محصول انقلاب" از دستاوردهای انقلاب ٥٧ در برابر تعرض "بیگانگان و دشمنان انقلاب" تبدیل شود.  

قرار است تاریخ حکومت ضد انقلابی ترور و وحشت سالهای ٥٧ تا ۶۱، حکومت کشتارهای دستجمعی، به تاریخ حکومت گل و بلبل و مدافع آزادی و سعادت که "از سرناچاری" وادار به سرکوب شد،  تغییر کند.

قرار است از لاجوردی جلاد، برنامه ریز و عامل کشتار مخالفین و انقلابیونی که رژیم شاه عاجز از اعدام و کشتن آنها بود، تا چمران و خلخالی، عاملین حمله به کردستان و اعدامهای دستجمعی، قمه کشها، اسید پاشها و فالانژهای حزب اللهی، شکنجه گران سیاه چالهای اوین و همه قاتلین، تروریستها، جانیان و جلادانی که بدون آنها به خون کشیدن انقلاب ٥٧ ممکن نبود، اعاده حیثیت شوند. این جانی ترین جانیان بشریت، ضد قهرمانان جمهوری اسلامی، در تقابل خونین با مردمی بودند که برای ادامه انقلاب نیمه تمام خود و برای حفظ دستاورد آن مبارزه میکردند. 

در میان مراسمها و و خاطرات مصاحبه های تهوع آور در مورد "قلب مهربان لاجوردی"، "مهربانی های خلخالی"، تبدیل پروسه شکنجه برای توابیت به پروسه "بحث و اقناع"، ادعای روحانی را نمیتوان بیجواب گذاشت.

روحانی در یکی از مراسمهای بزرگداشت یاران خود میگوید:

"در آن شرایط گروهک ها هم در داخل ایران از فرصت سوء استفاده کردند و در واقع مجری اوامر ابرقدرتها واربابانشان شدند و آنچه امروز در سراسر دنیا از مساله داعش و جنایات بسیار وحشیانه آنها گفته می شود شبیه آن را در سالهای ۵۹ تا ۶۱ در ایران و در همین تهران شاهد بودیم یک نمونه‌اش در همین ساختمان نخست وزیری انجام گرفت."

آقای روحانی حق دارد سالهای ۵۹ تا ۶۱ ، و البته دو سال قبل و سالهای زیادی هم بعد از آنهم، ما شاهد حضو داعشهای ایرانی و جنایاتشان نه فقط در تهران که در کردستان و ترکمن صحرا و چهار گوشه مملکت بودیم.  داعش های در قدرت که رهبران شان خمینی، خامنه ای، رفسنجانی، بهشتی و بنی صدر بودند و قمه کشان، چماقداران، شکنجه گران و قاتلین شان در دانشگاهها، خیابانها و زندانها و کشتارگاهها امثال سروش ها، لاجوردی ها، خلخالی ها و چمران ها و.... به سراسر ایران خون پاشاندند!

سالهای ٥٧ تا ۶۱ سال تقابل خونین انقلاب و ضدانقلاب بود که یکسر آن مراکز صنعی تهران و آبادان و شیراز بود و سر دیگر آن کردستان!  سالهایی که در آن سرنوشت انقلاب ٥٧ و آینده آن و جدال میان مردم انقلابی و حاکمیت ضدانقلابی تعیین تکلیف شد. سالهایی که عملا قدرت دوگانه ای برقرار بود. دانشگاهها، مراکز صنعتی، کردستان، شوراهای کارگری، سازمانهای دانشجویی چپ، سازمانها مدافع زنان همه و همه مراکز قدرت کمونیستها و مردم انقلابی بودند.

جمهوری اسلامی نمیتوانست این جنبش عظیم توده ای و چپ برای دفاع از انقلاب و تعمیق و ادامه آن را بدون تعرض به زنان و سنگسار، بدون حمله به کارگران، بدون اعدام صدهزار نفر، بدون قتل عام مردم بیگناه در قارنا و قلاتان و بمباران کردستان، بدون کشتار در ترکمن صحرا، بدون انقلاب خونین فرهنگی در دانشگاهها، بدون دسته های اسید پاش و چماقدار، بدون شکنجه های وحشیانه، بدون سرکوب و کشتاری وحشیانه، و در یک کلام داعش وار شکست دهد.  سرمایه ارعاب و قدرت کشتار اسلامی آن داعش، اگر از داعش امروز بیشتر نبود، کمتر نبود!

اطلاق عنوان حکومت ترور و وحشت، حکومت صدهزار اعدام به حکومت خامنه ای و رفسنجانی و خاتمی و روحانی، هنوز بازگو کننده عمق جنایتکاری جمهوری اسلامی علیه بشریت نیست.

یاران خلخالی قاتل و لاجوردی جلاد امروز بعنوان معتدل و اصلاح طلب در قدرت اند و یا بعنوان متفکر و دگراندیش و کارشناس و...، روی بی اطلاعی نسل جوان و بدون احساس خطری و با دفاع از جنایات خود و یارانشان مشغول جعل تاریخ اند. تاریخی که در آن جانیان و قاتلین قهرمانان اند! آقای روحانی و سران جمهوری اسلامی که تا دیروز از بازگو کردن و حتی اشاره با ایندوره پرهیز میکردند، امروز با دفاعشان از این جنایات رسما اعلام میکنند که هر زمانی میتوانند دوباره داعش وار بساط اعدام و کشتار و ... را راه بیندازند. روحانی و اعوان و انصار اصولگرا و معتدل و اصطلاح طلب او همان داعش های سالهای ٥٨ تا ٦١، با همان ظرفیتهای ضد انسانی و جنایتکارانه!

ما شاهدان عینی این تاریخ، ما بازماندگان این تقابل، ما کمونیستهایی که برای آزادی، رفاه و سعادت و برابری در مقابل یکی از جنایتکار ترین رژیمهای قرن حاضر، علیه داعش های ایران ایستاده ایم، و بازماندگان یکی از عظیم ترین هالوکاست های قرن، تاریخ چگونگی به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی و سرکوب خونین انقلاب ٥٧، تاریخ جنایات سران دیروز و امروز جمهوری اسلامی علیه مردم آزادیخواه در ایران را بازگو و مدون میکنیم.

پاگذاشتن روحانی و حکومت اش به این میدان، برای همه مردم ایران باید آغازی باشد برای نوشتن تاریخ واقعی جنایات سران جمهوری اسلامی علیه بشریت! باید به استقبال آن رفت!

٤ سپتامبر ٢۰١٧

 

منتشر شده در نشریه حکمتیست شماره ١٧٥