دوره عقب نشینی های پیاپی جمهوری اسلامی در مقابل مردم مدتها است شروع شده است. عقب نشینی در قبال تحمیل قوانین اسلامی و ضد زن به جامعه شاید یکی از مهمترین ها است.

"اجازه" ورود زنان به ورزشگاهها، اعلام اینکه حجاب اجباری نیست، اعلام اینکه "مبارزه با بدحجابی گشت و دادگاه و زندان نیست و باید کار فرهنگی کرد"، فقط گوشه هایی از موقعیت وخیم جمهوری اسلامی در قبال جامعه و بویژه جنبش برابری زن و مرد و نه گفتن جامعه به تلاش چهل ساله رژیم برای اسلامی کردن جامعه و تحمیل قوانین، ارزشها، است.

به دنبال تحرک "دختران خیابان انقلاب" و راه افتادن دیالوگ درون خانوادگی "اجباری بودن یا نبودن حجاب" در میان سران جمهوری اسلامی، هفته گذشته مرکز پژوهشهای مجلس اسلامی گزارش مفصلی از گسترش "بی حجابی" و "بدحجابی"، آماری از "بدحجابان بی آسیب!" و "کانونهای بحرانی بدحجابی" داده و راههای کنار آمدن، و نه مقابله، با این واقعیت را توصیه کرده است. منجمله "تغییر ارزشمندنی حجاب از شرعی به عرفی"! و "ضرورت اتخاذ یک سیاست بسیار هوشمندانه، منعطف و سیال"!

گزارش با هزار و یک ترفند و بازی با آمار و جدا کردن "بدحجابان بی آسیب" از "کانونهای بحران بدحجابی" و "طیف خاکستری"، کشف "محجبه های عرفی" و "محجبه های شرعی" اعلام میکند بیش از ٨٠ درصد زنان مخالف "حجاب اجباری" و دخالت دولت در تحمیل حجاب اند! این درحالی است که صحبت از جامعه ای است که در آن حجاب اجبار و زور و ایدئولوژی و چهل سال است که به اعتراف خودشان یکی از ارکان پایداری نظام است!

این گزارش، اعلام رسمی شکست پروژه اسلامی کردن جامعه، شکست تحمیل ارزشها و قوانین اسلامی و در یک کلام پیروزی  جنبش دفاع از حق زن در ایران است.

پیش از این،  سران جمهوری اسلامی به شکست خود در اسلامی کردن نسل جوان جامعه و فرار و بیزاری آنان از اسلام، گفته بودند و امروز از شکست خود در تحمیل آپارتاید جنسی میگویند! حکومت "خواهر حجاب تو شرف من است" و "یا روسری یا توسری"، حکومت گله های اسیدپاش و میخ به پیشانی زنان زدن، امروز اعتراف میکند در پروژه اسلامی کردن جامعه شکست خورده است.

این فقط اعلام شکست سیاست جمهوری اسلامی با اتکا به سرکوب و زندان، سیاست اسید پاشی و میخ کوبیدن بر پیشانی زنان آزاده، اعلام شکست "تلاش فرهنگی" برای تغییر ارزشهای متمدنانه در جامعه و عقب رانده آن به دوره بربریت، نیست. این گزارش اعلام شکست "ولترهای ایرانی" برای "مدرنیزه کردن اسلام" و آشتی دادن آن با حق زن و تمدن و انسانیت و آزادیخواهی هم هست. همچینن اعلام شکست شترگاو پلنگ طیف "فمنیست های اسلامی" و "بادمجان دورقاب چین" های آنان در طیف اپوزیسیون درگراندیشان و اصلاح طلبان! شکست معجون "سکولار اسلامی" هایی که  دوره های قبل یکی پس از دیگری آیت الله جدید و تفاسیر جدید از قرآن و آشتی حق زن با اسلام   راکشف کرده و به فضای قانونی و مجاز فرهنگی و سیاسی جامعه،  تزریق میکردند. آن روزها را باید به یاد این طیف فرصت طلب شیفته شکست و سازش آورد و امروز را در مقابل میدانداری ها و  عوامفریبی های دیروشان گذاشت! 

اگر تحت حاکمیت جمهوری اسلامی، تعرض به زنان و حرمت آنها مقدمه هر تعرضی به جامعه بود، اگر پیش درآمد هر یورشی به حقوق فردی، اجتماعی و سیاسی مردم یورش به حقوق زنان بود، اگر پیش زمینه هر سرکوب و فضای رعب و وحشتی رها کردن افسار اوباش بسیج و گشت و انداختن آنها به جان زنان و به بهانه "بدحجابی" بود و بالاخره اگر آپارتاید جنسی و حجاب اسلامی مهمترین عنصر و پایه حکومت اسلامی در ایران بود، شکست جمهوری اسلامی در این تعرض سرآغاز شکستهای دیگر نه فقط در تحمیل قوانین اسلامی و تعرض به حقوق فردی انسانها ، که سرآغاز تحمیل شکستهای دیگر در همه عرصه های زندگی سیاسی و اجتماعی مردم است.

لغو آشکار و علنی حجاب اسلامی و اجباری از طرف اکثریت زنان در ایران اولین نشانه های یک موج برگشت توده ای و عظیم نه فقط علیه حاکمیت اسلام در ایران که عليه اسلام، علیه تحمیل ارزشها و قوانین قرون وسطایی، تحمیل مردسالاری و بیحقوقی به زنان، دشمنی با شادى و اميد، است.

نفرت چهل سال تلنبار شده مردم از اسلام و تحمیل آن به خشونت آمیزترین، مستبدانه ترین و وحشیانه ترین شکل، امروز نه صرفا در شکل دفاع و مقاومت که بعنوان تعرضی آشکار و جسورانه به اسلام، حامیان، نمایندگان و حکومت آن ابراز وجود میکند.  

دوره اعلام شکستها و عقب نشینی های جدی تر جمهوری اسلامی در مقابل مردم آزادیخواه شروع شده است. باید تک تک این عقب نشینی ها را به سکوی پیشروهای بیشتر، به سنگری برای تعرضهای بعدی تبدیل کرد. شمارش معکوس حاکمیت جمهوری اسلامی شروع شده است باید برای جارو کردن اسلام و حاکمیت آن آماده شد.

اگر تحمیل حجاب سرآغاز به قدرت رسیدن ارتجاع اسلامی در ایران بود، بی تردید لغو آن به قدرت و نیروی پایین، به قدرت و نیروی مردم، سرآغاز از قدرت ساقط شدن این دایناسورهای تاریخ نیز خواهد بود.

۳۰ ژوئیه ۲۰۱۸

منتشر شده در نشریه حکمتیست شماره ۲۱۹